مؤلف: سید سعید صاحب علم
چاپ دوم
از من گذشته است بخواهم خطر کنم
یا سینه در مقابل دنیا سپر کنم
من ماندهی شراب تهِ ساغرم ولی
نایی نمانده تا بتوانم اثر کنم
از دوست خوردهام که سر هر گذشتنی
باید به هر دو سوی خیابان نظر کنم
گفتند در سفر بشناسم رفیق را
این خود بهانهایست که کمتر سفر کنم
من سالهاست مردهام و ماندهام چطور
خود را کمی تکان بدهم باخبر کنم؟