حسین صفا شاعر جوانیست که در سرودن غزل و ترانه و شعر آزاد تبحر دارد. او سرودن شعر را از نوجوانی آغاز کرد و اکنون از شاعران پیشرو در غزل فارسی محسوب میشود. تمام ترانههای نهمین آلبوم رسمی محسن چاوشی یعنی ابراهیم از غزلهای حسین صفا در کتاب منجنیق هستند.
ترانههای حسین صفا بسیار مورد استقبال مردم قرار گرفتهاند و او نیز ترانه را به دلیل این که با عوام مردم ارتباط دارد خیلی حساس میداند و بر روی تک تک کلماتش وسواس به خرج میدهد و سرسری نوشتن ترانه را خیانت به مردم میداند و معتقد است سادگی ترانه باعث عمیقتر شدن آن میشود و بر تاثیرپذیریش میافزاید.
حسین صفا عشق را موضوعی ازلی و ابدی و آن را از هر چیز برتر میداند و اعتقاد دارد عشق از تاریخ و سیاست و زاد و بوم مردم سرچشمه میگیرد و فارق از هر چیز دیگریست و چون متعلق به همه مردم است حرفش را با آیندگان هم خواهد زد.
«وصیت و صبحانه» مجموعهای غزلهای حسین صفاست که از سال 93 به همت نشر نیماژ چاپ و منتشر میشود. «من کمتحملم» اولین مجموعه ترانه و شعر محاورهای او و «صدای راهپله میآید» نخستین مجموعه شعر سپید اوست که این دو نیز در سال 93 به چاپ رسیدند. «نرگس» مجموعه شعر سپید و «منجنیق» مجموعه غزلهای اوست که در سال 96 منتشر شدند. او در سال ۹۷گزیدهای از اشعار آتائول بهرام اوغلو شاعر ترکیه ای ترجمه و در مجموعهای با نام «اگر قرار آمدن داری بیا» منتشر کرد.
آبانماه امسال، دو کتاب جدید حسین صفا به نامهای «این دست بی صدا» و «آه به خط بریل» نیز منتشر شدند که هم اکنون در ویترین آنلاین نبض هنر قابل خریداری هستند.
ترانهای از حسین صفا را باهم میخوانیم:
دلت که میلرزید من با چشام دیدم
تو زل تابستون چقدر زمستونه
هوا گرفته نبود دلم گرفت اون شب
به مادرم گفتم هنوز بارونه
قطار رد شد و رفت، مسافرا موندن
مسافرا که برن قطار میمونه
تو برف بارونی قطار قلب منه
قلب شکسته من تو برف مدفونه
دونه به دونه غمی ریل به ریل شبم
غم توی خونه من هر شبو مهمونه
بگو شب بخوابه من بیدارم
من شبو زنده نگه میدارم
یه شب که سردم بود به مادرم گفتم
هوا که سرد میشه یاد تو میفتم
طفلی دلش لرزید دلش دوباره شکست
تو زل تابستون تو کوچه برف نشست
مسافرا شعرن تو برف و بارونی
قطار قلب منه چشم تو پنجرههاش
پنجرهها بستهن مسافرا خستهن
ببار تا دم صب به فکر هیچی نباش
دونه به دونه غمی غصه به غصه شبم
کاشکی یه روز صب شه کاش فقط ای کاش