«هنر شفاف اندیشیدن» اثر رولف دوبلی
«هنر شفاف اندیشیدن» اثر رولف دوبلی
منتشر شده در ۱۴۰۰/۱/۲۳

هر انسانی در مسیر زندگی خود دچار اشتباهاتی می‌شود. ما اشتباهات را به دلیل عدم آگاهی مرتکب می‌شویم اما اگر شفاف بیاندیشیم، همین اشتباه و همین تجربه‌ی تلخ کمک می‌کند که دوباره مرتکب اشتباهی یکسان نشویم. رمان‌نویس محبوب سوئیسی، رولف دوبلی، در کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» سعی می‌کند بینشی به ما بدهد تا اشتباهات خود را به شکلی متفاوت ببینیم،‌ درباره آن‌ها با تعمق بیندیشیم و در نتیجه راهی بیابیم تا مجددا دچار اشتباه نشویم.
کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» سال 2013 منتشر شد و در همان سال به عنوان پرفروش‌ترین کتاب سال آلمان انتخاب شد. ترجمه این کتاب به همت عادل فردوسی‌پور،‌ بهزاد توکلی و علی شهروز انجام و توسط نشر چشمه چاپ و منتشر شده است. «هنر شفاف اندیشیدن» به قدری محبوب و پرطرفدار است که اکنون به چاپ نود و هفتم رسیده است. این کتاب به خصوص در زمینه مدیریت و بازاریابی بسیار کاربردی است. این کتاب 33 صفحه دارد و علاقمندان می‌توانند آن را از ویترین آنلاین نبض هنر تهیه کنند.پ
بسیاری از منتقدان اعتقاد دارند که این کتاب کلید موفقیت را در اختیار خواننده قرار می‌دهد چرا که بر خلاف بسیاری از کتا‌ب‌هایی که در زمینه موفقیت نوشته شده‌اند، «هنر شفاف اندیشیدن» دلایل شکست و عدم موفقیت را بررسی می‌کند. این کتاب بر خطاهای شناختی انسان تاکید دارد و نویسنده آن را در ۹۹ فصل نوشته است تا هم خواندن آن راحت باشد و هم خواننده متوجه شود که تعداد این خطاها زیاد است. مثال‌های کاربردی و ساده‌ای که در این کتاب آمده است کمک می‌کند [همانطور که مولف مایل است] محتوا بسیار شفاف ارائه شود و خواننده شفاف اندیشیدن را در طول خواندن کتاب به نحوی تجربه کند. 

بخشی از این کتاب را که شامل یکی از همین مثال‌های جالب است باهم می‌خوانیم:

«کریس سی‌وپنج ساله است. او در رشته‌ی فلسفه‌ی اجتماعی تحصیل کرده و از زمانی که نوجوان بوده به کشورهای در حال توسعه علاقه داشته. بعد از فارغ‌التحصیلی دو سال برای صلیب سرخ در افریقای غربی کار کرد و سپس سه سال هم در مقر آن در ژنو بود و در آن سازمان تا ریاست بخش کمک به افریقا ارتقا پیدا کرد. او سپس مدرک ام بی ای خود را گرفت و پایان‌نامه‌اش را در مورد مسئولیت اجتماعی جمعی نوشت. کدام یک محتمل‌تر است؟ الف) کریس در بانک بزرگی کار می‌کند یا ب) کریس در بانک بزرگی کار می‌کند و آنجا ریاست سازمان جهان سوم بر عهده‌ی اوست. الف یا ب؟
بیشتر مردم ب را انتخاب می‌کنند. متأسفانه این جواب غلط است. طبق گزینه‌ی ب، نه‌تنها کریس در یک بانک بزرگ کار می‌کند، بلکه شرایط اضافی نیز در آن اعمال شده است. کارمندانی که به‌طور مشخص در سازمان جهان سوم یک بانک کار می‌کنند زیرمجموعه‌ی کوچکی از کارمندان بانک را تشکیل می‌دهند. پس گزینه‌ی الف محتمل‌تر است. وقتی یک زیرمجموعه‌ی این‌چنینی بزرگ‌تر از کل مجموعه جلوه می‌کند، خطای هم‌زمانی اتفاق می‌افتد. در حالی که براساس تعریف، چنین چیزی درست نیست. دانیل کانمن و آموس تورسکی، برندگان جایزه‌ی نوبل، مفصل به مطالعه‌ی این پدیده پرداخته‌اند.
ما خیلی ساده در دام خطای هم‌زمانی می‌افتیم، چون کششی ذاتی به سمت داستان‌های «باورکردنی» و «محتمل» داریم. هر چه کریس، کارمند گروه‌های کمک به افریقا، باورپذیرتر، مؤثرتر یا روشن‌تر تصویر شود، خطر استدلال غلط بیشتر می‌شود. اگر مسئله را به شکلی متفاوت بیان می‌کردم، جزئیات اضافی را بیش از حد ویژه در نظر می‌گرفتی. برای مثال، کریس سی‌وپنج ساله است. کدام یک محتمل‌تر است؟ الف)کریس در بانک کار می‌کند یا ب)کریس در بانکی در نیویورک کار می‌کند و دفتر او در طبقه‌ی بیست و چهارم و مشرف‌به پارک مرکزی است.
یک مثال دیگر: کدام یک محتمل‌تر است؟ الف)فرودگاه سیاتل تعطیل شده. پروازها لغو شده‌اند. ب)فرودگاه سیاتل به خاطر بدی آب‌وهوا تعطیل شده. پروازها لغو شده‌اند. الف یا ب؟ این با درست جواب می‌دهی. گزینه‌ی الف محتمل‌تر است، چون در گزینه‌ی ب به‌طور ضمنی شرط اضافه‌ی بدی آب‌وهوا اعمال شده است در حالی که تهدید به بمب‌گذاری، حادثه يا اعتصاب می‌توانست علت بسته شدن فرودگاه باشد. با این حال، وقتی با یک داستان «محتمل» مواج‌هایم، چنین ملاحظاتی را در نظر نمی‌گیریم. حالا که قضیه را می‌دانی، آن را با دوستانت امتحان کن. خواهی دید بیشترشان گزینه‌ی ب را انتخاب می‌کنند.»

لینک خرید کتاب: هنر شفاف اندیشیدن

مولفین و انتشارات
تمامی نتایج پروفایل‌ها
رویدادها
تمامی نتایج رویدادها
در ویترین
تمامی نتایج ویترین