«معجون عشق» اثر یوسف علیخانی
«معجون عشق» اثر یوسف علیخانی
منتشر شده در ۱۳۹۹/۱۱/۴

بدون شک امروزه، ادبیات عامه‌پسند، یکی از شاخه‌های پرطرفدار در میان کتاب‌خوانان است. اما به راستی ادبیات عامه‌پسند چیست و چگونه نویسندگان آثاری از این نوع، توانایی جذب مخاطب در سطحی چنین وسیع را دارند و هواداران چگونه با خریداری این کتاب‌ها به تجدید چاپ این آثار کمک می‌کنند؟!
«یوسف علیخانی» نویسنده معاصر و بنام ایرانی که این روزها مدیریت نشر آموت را نیز بر عهده دارد، در کتاب «معجون عشق» به دنبال پاسخ این سوالات درباره ادبیات عامه‌پسند رفته است. 
او در این کتاب به مصاحبه با 14 نویسنده پرداخته که آثار آنها در زمره‌ی این نوع ادبیات می‌گنجد؛ نویسندگانی همچون فهمیه رحیمی، ر. اعتمادی، فریده شجاعی، مریم جعفری، مژگان مظفری و... از جمله نویسندگانی هستند که علیخانی در این حیطه با آنان به گفت‌وگو نشسته است.
افزون بر شیوه‌ی داستان‌نویسی و شخصیت‌پردازی‌ها، آنچه در مطالعه این کتاب بدان پی می‌بریم، چگونگی ورود این نویسندگان به دنیای نوشتن است. علیخانی در این اثر این موضوع را نیز به چالش کشیده تا اطلاعاتی را درباره نویسنده نیز در اختیار خواننده قرار دهد.
اگر علاقه‌مند به ادبیات و به ویژه داستان‌خوانی و داستان‌نویسی هستید، این اثر را به شما پیشنهاد می‌کنیم. آشنایی با نویسندگان این حوزه و نحوه‌ی ایده‌پردازی آن‌ها درس‌های بسیاری را برای علاقه‌مندان ادبیات خواهد داشت.
این اثر به همت نشر آموت به چاپ رسیده و هم‌اکنون در ویترین آنلاین نبض هنر در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد.

بریده‌ای از این اثر را (گفتگو با ر. اعتمادی) با هم می‌خوانیم:
«- برگردیم به اولین داستان بلند شما؛ تویست داغم کن. اسم عجیب و غریبی روی این کتاب گذاشتید.
- برای امروز به نظر عجیب می‌آید ولی در آن سال‌ها ناگهان رقصی در آمریکا و اروپا معروف شده بود به نام «تویست». در ایران آن‌روز هم این رقص بین جوان‌ها مثل مدهای دیگر که از غرب می‌رسید معمول شد و من که خود جوان بودم و شاهد این رویداد که اغلب هم تیتر حوادث روزنامه‌ها بود، از شهرت این رقص برای عنوان کردن اعتراضاتم به صورت یک قصه بلند استفاده کردم.
- چه اعتراضاتی؟
- باید توضیح بدهم که در آن سال‌ها جوانان آمریکایی و اروپایی و کشورهای اقمارشان شروع به اعتراضاتی علیه نظام زندگی‌شان کرده بودند. این اعتراض‌ها شامل نظام دولتی و اجتماعی بزرگسالان می‌شد و بیشتر شکل رفتارهای اجتماعی و فرهنگی و مدنی صورت می‌گرفت که یکی از آن نهضت‌ها هم خیلی اثرگذار بود به نام «هیپی‌گری» که آن کشورها سال‌ها عوارضش را بر دوش می‌کشیدند. این جوان‌ها درصدد تغییر بودند. نوعی انقلاب فکری که ناشی از جنگ‌های جهانی دوم و جنگ‌های ویتنام و غیره بود. آن‌ها می‌گفتند بزرگترها دنیا را به خاک و خون کشیدند و صلح را به مسلخ برده‌اند، قوانین و مقرارت‌شان را بر زندگی ما حاکم کرده‌اند و ما می‌خواهیم مقابله کنیم. من به‌هیچ‌وجه درصدد دفاع از آن نوع عقاید در کتاب خودم نبودم، من در جامعه جوان ایران که خودم هم جزیی از آن بودم، این اعتراض‌ها را به شکل دیگری می‌دیدم. هیپی‌ها ریش می‌گذاشتند و موی سرشان را بلند می‌کردند چون جامعه غربی آن‌ها را مجبور می‌کرد که صبح زود ریش‌شان را بتراشند، موی سرشان کوتاه باشد، لباس مرتب بپوشند و آن فشارها آن‌ها را به مقابله خوانده بود، در رفتارهای شخصی به نوعی رفتار بی‌قیدانه درویش‌های دوره‌گرد خودمان را به نمایش می‌گذاشتند. اما نکته‌ای که در رفتار همان نسل من وجود داشت و درصدد تغییرش بودند، مبارزه با فساد بود. جمله معروفی که از این قصه زبانزد شد این بود «شما مرداب‌هارا بخشکانید کرم‌ها خودبه‌خود از بین می‌روند».»

لینک خرید کتاب: معجون عشق

مولفین و انتشارات
تمامی نتایج پروفایل‌ها
رویدادها
تمامی نتایج رویدادها
در ویترین
تمامی نتایج ویترین