مجموعهی نامههای احمد شاملو به همسرش آیدا سرکیسیان، روایت کنندهی عشقی آتشین و کم یاب میان این دو نفر است در بستر مشکلات و دغدغههای سیاسی و اجتماعی؛ که این مشکلات و موانع نهتنها این عشق را کمرنگتر نکرده بلکه روزبهروز بر آن میافزاید و این باعث چشمگیر بودنِ بیشتر بخش عاطفی این نامهها میگردد. رابطهی عاشقانه میان احد شاملو و آیدا، تأثیری ژرف بر زندگی شاملو میگذارد که تأثیر آن علاوه بر این نامهها، در آثار دیگر شاملو همچون «آیدا در آینه» و بسیاری دیگر از اشعار و نوشتههای او مشاهده میشود.
»مثل خون در رگهای من« اثری است که آیدا 15 سال پس از فوت همسرش اجازهی انتشار آنها را داد تا علاقهمندان هم بتوانند در لمس این عشق اساطیری با او همسو شوند. این کتاب به همت نشر چشمه به چاپ رسیده و در صفحات آخر آن نیز تعدادی از نامهها با دستخط شاملو قابلمشاهده است.
بخشی از این نامهها را باهم میخوانیم:
آیدای مهربان، آیدای خودم!
بگذار این حقایق را برایت بگویم.
راستش این است. من نمیبایستی به تو نزدیک میشدم، نمیبایستی عشق پاک و بزرگ تو را متوجه خودم میکردم، نمیبایستی بگذارم تو مرا دوست بداری. من مردهای بیش نیستم و هنگامیکه تو را دیدم آخرین نفسهایم را میکشیدم. شرافتمندانه نبود که بگذارم تو مردهای را دوست بداری.
افسوس، چشمهای تو که مثل خون در رگهای من دوید، یکبار دیگر مرا به زندگی بازگرداند. تصور میکردم خواهم توانست به این رشتهی پرتوان عشقی که بهطرف من افکنده شده است چنگ بیندازم و یکبار دیگر شانس خودم را برای زندگی و سعادت آزمایش کنم. چه میدانستم که برای من، هیچگاه "زندگی" مفهوم درست خود را پیدا نخواهد کرد؟ ....
روزی که با تو از عشق خود گفتوگو کردم، امیدوار بودم دریچهی تازهای به روی زندگی خودم بازکنم.
پیش از آن، همهچیز داشتم بهجز تو. آنچه مرا از زندگی مأیوس کرده بود همین بود که نمیتوانستم قلبی به صفا و صداقت تو پیدا کنم که زندگی مرا توجیه کند؛ که دلیلی برای زندگی کردن و زندهبودن من باشد... حالا من از زندگی چه دارم؟ بهجز تو هیچ!
لینک خرید کتاب: مثل خون در رگهای من
--------- به قلم پرستو جعفری - خبرنگار نبض هنر
مثل خون در رگهای من، نامههای احمد شاملو به آیدا
منتشر شده در ۱۳۹۹/۲/۱۳