گزارش نشست یک ماه، یک کتاب
گزارش نشست یک ماه، یک کتاب
منتشر شده در ۱۳۹۷/۸/۲۸
به گزارش خبرنگار سایت نبض هنر، بیست‌ودومین جلسه نقد «یک ماه، یک کتاب» بیست‌وششم آبان‌ماه برای بررسی دو کتاب «یک چندم از من» و «تور جهانگردی باد» از مریم آریان، با حضور شاعر این کتاب‌ها، همچنین جناب علی‌محمد مودب، انسیه موسویان و فریبا یوسفی و شاعرانی همچون آرش شفاعی، علی داودی، مریم جعفری آذرمانی، نغمه مستشار نظامی، فاطمه نانی‌زاد، افسانه غیاثوند، ساجده جبارپور، ایمان طرفه، سجاد شاکری، و گروهی از شاعران حوزه هنری استان البرز برگزار شد.
«یک چندم از من» برگزیده پنجمین جشنواره شعر فجر و «تور جهانگردی باد» نامزد دریافت جایزه پنجمین جشنواره پروین اعتصامی است. مریم آریان در ابتدا شعری خواند:
همان طوری که مادر حدس زد، شد
پدر آمد به شهر و نابلد شد
به شهر آمد، بساط واکس وا کرد
نشست آنجا که معبر بود، سد شد

پدر را شهرداری آمد و برد
بساطش ماند بی‌صاحب، لگد شد

پدر از معضلات اجتماعی است
که تبدیلِ به شعری مستند شد

و بعد آمد کوپن بفروشد اما
شبی آمد به خانه، گفت: «بد شد

دوباره ریختند و جمع کردند
خطر از بیخ گوشم باز رد شد»

پدر جان کند و هی از خستگی مرد
نفس در سینه‌اش حبس ابد شد

به مادر گفت: «من که رفتم اما
همان طوری که گفتی می‌شود، شد»

به یاد روی ماهش بودم امشب
نشستم، گریه کردم، جزر و مد شد
در شروع جلسه مودب ضمن ابراز خرسندی از برگزاری مستمر این جلسات و اشاره به لزوم و ضرورت پرداختن به نقد تخصصی و توجه ویژه به شعر زنان، آغاز نقد و بررسی را به دیگر منتقدان جلسه سپرد. بنابراین انسیه موسویان سخن خود را چنین شروع کرد: «هر دو کتاب در یک سطح و یک فضا هستند. چهار محتوای عمده در شعرها دیده می‌شود: عاشقانه، اجتماعی، آیینی و دفاع مقدس. اشعار عاشقانه، عمدتا عاشقانه شخصی نیستند و معنای عام زن یا معشوق را بازتاب می‌کنند. در اشعار اجتماعی شاعر به کودکان کار و فقر پدران توجه دارد که مفاهیمی ستودنی است. اشعار آیینی به موضوعاتی چون کربلا، عاشورا و انتظار می‌پردازد و در آن‌ها نگاهی نو و خلاقانه دارد، نمونه این نگاه خلاقانه را می‌توان در شعر «آفرینش» دید. در اشعار دفاع مقدس نیز تنوع موضوعی دیده می‌شود، مثلا به موضوعاتی چون مفقودالاثرها، جانبازان و همسر شهید پرداخته شده که در اشعار دفاع مقدس کمتر دیده می‌شود. از جمله ویژگی‌های مهم غزل ایشان طولانی بودن آن است که کار هر کسی نیست و نشان از سعه‌صدر و حوصله زیاد شاعر دارد. در کنار این‌ها کارهای فانتری و تفننی هم انجام داده است، مثلا استفاده از چند وزن دشوار و نوآوری و هنجارشکنی‌ دستوری. استفاده از آرایه‌های ادبی در شعر این شاعر بسیار تنیده و طبیعی است و زبان آن به زبان مردم و طبیعت گفتار نزدیک است و به سادگی از اصطلاحات رایج زبان مردم عادی استفاده می‌کند.
برخی ضعف‌های زبانی هم در این مجموعه‌ها وجود دارد. مریم آریان شاعری دغدغه‌مند است و حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. این عامل باعث شده که بیان سریع و پرشتابش گاهی به ضعف زبانی منجر شود. گاهی سلاست زبان با حرف اضافه بی‌مورد از بین رفته است و گاه کلمه‌ای بنا به جبر وزن، مشدد خوانده می‌شود.
با این حال بهترین ویژگی این دو مجموعه این است که شاعر در این شعرها شبیه خودش است و حرفش حرف خودش است.»
علی‌محمد مودب سرودن در فضای‌های ناشناختۀ غزل را به جنگیدن در شهری ناشناخته (مانند جنگ مدافعان حرم در حلب) تشبیه کرد و ذهن جلسه را به سمت نقد محتوایی کتاب سوق داد: «هر کتاب، عالم و دریافت نویسنده و یک تجربه انسانی را به خواننده منتقل می‌کند. حتی صفحه تقدیم آن. اصلی‌ترین نماینده فهم و انتقال عالم به مخاطب، شاعر است. این دو کتاب به همسر و فرزند نویسنده تقدیم شده است که نگاه ویژۀ او به خانواده را نشان می‌دهد و این معرف زن ایرانی است. اما بیان هنوز با لکنت مواجه است. این لکنت، لکنت شاعری مریم آریان نیست بلکه لکنت غزل است که هنوز به اوج خود نرسیده است. ما شاعران هنوز در حال تمرین هستیم و این تمرین شبیه به جنگیدن در شهر ناشناخته است. در این کتاب‌ها نگرانی مادر در مورد از بین رفتن کودک و کودکی دیده می‌شود. از لحظات ناب و صمیمی شعرها مشخص است که این گفته‌ها، تجربه اصیل است و شعار نیست. پس این شاعر درگیر واقعیات زندگی است. شاعری که در این حیطه کار می‌کند باید چندین برابر کار کند تا در آن جنگ پیروز شود. مثلا باید دانشی را تجربه کند که به فهم جهان کمک می‌کند یا به سمت ناشناخته‌ها حرکت کند.»
فریبا یوسفی از نقد مودب و نگاه نوی ایشان تشکر کرد، سپس از سایر شاعران خواست در مورد این دو کتاب صحبت کنند.
آرش شفاعی با طرح مسئلۀ کلی درباره غزل گفت: «ما باید گاهی نگاه پدیدارشناسانه داشته باشیم. بر اساس صحبت دیگران و بدون دشمنی با غزل، می‌خواستم سوالی را مطرح کنم: امروز در دنیایی هستیم که بیرونش در وضعیت پست‌مدرن و درونش مخلوطی از سنت و مدرنیته است، آیا غزل درست‌ترین زبان برای توصیف این دنیاست؟ آیا ما غزل می‌گوییم چون به غزل گفتن عادت کرده‌ایم یا غزل می‌گوییم چون غزل زبانی است که با آن می‌توانیم جهان‌مان را توصیف کنیم؟ اگر کار غزل فقط توصیف است و ما را به سمت چرایی و چیستی نمی‌برد، چه مزیتی دارد؟ در کار خانم آریان دیده‌ام که گاهی به سمت چرایی رفته اما محدودیت کارکرد غزل که کارش توصیف است به او اجازه ادامه بیان آن را نداده است.»
با این سخن، بحثی چالشی در مورد غزل درگرفت و یوسفی پیشنهاد داد جلسه‌ای از نشست‌های «یک ماه، یک کتاب» با رویکرد اختصاصی به این موضوع برگزار شود.
علی داوودی در مورد این دو کتاب گفت: «وقتی درون یک ماجرا هستیم درک ما از آن با زمانی که آن را از دور نگاه می‌کنیم تفاوت دارد. این که پس از گذشت سال‌ها از سرایش این شعرها، هنوز بیتی از آن در حافظه مردم مانده باشد نشان می‌دهد که نتیجه تلاش‌های این شاعر فقط برای خودش نبوده و برای خوانندگان هم چیزی به ارمغان داشته است.»
فاطمه نانی‌زاد در صحبتش از مریم آریان برای این که در فراز و نشیب زندگی همچنان به شعر پایبند بوده و شعرهای هرچه بهتر سروده است تشکر کرد.
در انتهای جلسه مریم آریان با دعوت از سه شاعر استان البرز به شعرخوانی، خود نیز شعری خواند:
تنگ غروب از سنگ، بابا نان درآورد
آن را برای بچه های لاغر آورد

مادر برای بار پنجم درد کرد و
رفت و دوباره با خودش یک دختر آورد

گفتند دختر نان خور است و مادرم گفت
ای کاش می شد یک شکم نان آور آورد

تنگ غروب آمد پدر با سنگ در زد
یک عده را مهمان برای مادر آورد

مردی غریبه با زنانی چادری که
مهمان ما بودند را پشت در آورد

مرد غریبه چای خورد و مهربان شد
هی رفت و آمد هدیه ای آخر سر آورد

من بچه بودم وقت بازی کردنم بود
جای عروسک پس چرا انگشتر آورد

تنگ غروب از سنگ، بابا نان درآورد
آن را برای بچه های دیگر آورد

مادر برای بار آخر درد کرد و
رفت و نیامد باز اما دختر آورد
مولفین و انتشارات
تمامی نتایج پروفایل‌ها
رویدادها
تمامی نتایج رویدادها
در ویترین
تمامی نتایج ویترین