رضا جولایی در مجموعه داستان «پاییز 32» روایتهایی از مردمی عادی را به رشتهی تحریر درآورده که در میانه جنگ جهانی دوم و کودتای 28 مرداد زندگی کردهاند. در میان آثار رضا جولایی، آنچه بهعنوان فصل مشترک به چشم میخورد، تاریخ و اتفاقات درون آن است؛ اما در این اثر آنچه متفاوت جلوه میکند، اشاره به اتفاقات فراموششده و گاه دیده نشدهی تاریخ است و حکایت ماجراها و دغدغهی مردمانی است که تاریخ نمیدانند، و به همین سبب گویی در تاریکی میان این دوره تاریخی گرفتار تکرار مکررات شدهاند...
در این مجموعه تهران قدیم و انسانهایی با مرام و آداب آن زمان توصیفشدهاند که هریک به طریقی درگیر سیاست شده و هرچقدر تقلا میکنند، موفق به رهایی از آن نمیشوند و بازهم دست تقدیر بهگونهای آنها را وارد درگیریهای سیاسی و اتفاقات فراموششدهی آن زمان میکند.
از دیگر آثار آشنای جولایی میتوان به «نسترنهای صورتی»، «جاودانگان» و «تالار طرب خانه» اشاره کرد.
.
این اثر زیبا که به همت نشر چشمه به چاپ رسیده را میتوانید از سایت فروش آنلاین کتاب نبض هنر تهیه نمایید.
.
در بخشهایی از این اثر میخوانیم:
تا زمانی که هوا بهطور کامل تاریک نشده بود مسافران که اکثراً دهاتیهایی بودند با بقچه و بندیل، به غرولند زیر لبی اکتفا میکردند؛ بعضی هم برای کارهای ضروری بیرون میرفتند و شتابزده، درحالیکه برف بر سرورویشان نشسته بود، بازمیگشتند. چندنفری بقچههای خود را باز کردند و چند لقمه نان و شیره یا چیزی مثل این در دهان بچههایشان گذاشتند.
هوا که تاریک شد، سرما هم شدیدتر شد. راننده ناچار اتوبوس را روشن کرد اما بخاریِ آن نفس نداشت. بیتابیِ بچههای کوچکتر آغاز شد و بعد نگرانیِ بزرگترها. اگر ناچار میشدند شب را در این اتوبوس بگذرانند چه؟ تازه متوجه شده بودم ــ و به کسی هم چیزی نگفتم ــ که در نقطهای از کوهستان بودیم که خطر ریزش بهمن وجود داشت. سرما آزارنده شده بود.
حوالی هشت شب، یکی از مسافران متوجه نوری در دوردستها شد که لحظهای در پشت تپههای روبهرو درخشیده و ناپدیدشده بود. دیگران چیزی ندیده بودند اما هیجانی در جماعت نیمهیخزده پدیدار شد. همه نیمخیز شده بودند و باعجله بخار شیشهها را پاک میکردند اما چیزی نمیدیدند...
لینک خرید کتاب: پاییز 32
- به انتخاب پرستو جعفری - خبرنگار نبض هنر