«سایه ی باد» پدیدهی ادبیات اسپانیا در سال ۲۰۰۱ بود که خیلی زود به زبانهای دیگر ترجمه شد و ظرف سه سال بیش از ۱۲ میلیون نسخه از آن به فروش رفت. ترجمهی فرانسوی این رمان، سال ۲۰۰۴، به عنوان بهترین رمان خارجی سال انتخاب شد.
این رمان قسمت اول از چهارگانهی «گورستان کتابهای فراموششده» است. داستان این رمان در شهر بارسلون اسپانیا اتفاق میافتد. نویسنده در این باره نیز میگوید: «بارسلون یک دلربایی، راز و حالت رمانتیک در داستان ایجاد میکند. چیزهای زیادی این مکان، خیابانها تاریخ و مردمش را بیهمتا میکند. گذشته از این، آنجا زادگاه من است: جایی که من آن را مثل کف دستم میشناسم. میخواستم از این پسزمینة خارقالعاده، به عنوان یک عنصر اساسی استفاده کنم، خیلی شبیه کارهایی که رماننویسهای بزرگ قرن نوزدهم، همچون لندنی که دیکنز خلق کرده است یا پاریسی که ویکتور هوگو و بالزاک و غیره خلق کردهاند.»
وقتی رمان سایه باد نوشته شد استقبال گسترده جهانی از آن نظر بسیاری از منتقدان را به این موضوع جلب کرد و همه اینها به داستان مهیج آن باز میگردد. به شخصیتها، خوشایند بودن زبان و تصویرسازی و تجربهای که از خواندن آن حاصل میشود.
کارلوس روئیث ثافون در مصاحبهای در پاسخ به این سوال که چرا این کتاب با استقبال جهانی مواجه شده گفته است: «من فکر میکنم همهاش به داستان برمیگردد؛ به شخصیتها، خوشآیند بودن زبان و تصویرسازی و تجربهای که از خواندن آن حاصل میشود. خوانندگان آمریکایی مانند خیلی از مردم کشورهای دیگر از جمله ایتالیاییها، اسپانیاییها، نروژیها، استرالیاییها، فرانسویها، انگلیسیها و خوانندگان آلمانی به «سایه باد» واکنش نشان دادهاند. لذت خواندن یک داستان بزرگ و باورپذیری ماجراهای شخصیتها، یک مسأله جهانی است.»
برشی از این رمان:
بسیاری از شبها، آنتونی فورتونی، بیآنکه خواب به چشمانش بیاید از درد خشم و ناامیدی در تختخواب به خود میپیچید و تا سپیدهدم فکر میکرد. میدانست که جایی در اعماق قلبش به آن کودک عشق میورزد و با آنکه در نظرش آن زن فقط هرزهای بهشمار میآمد که از نخستین روز زندگی مشترک به وی خیانت کرده بود، حتی به او هم حس تعلق خاطر داشت، اگرچه سوفی را لایق چنین چیزی نمیدانست.
رمان «بازیِ فرشته» قسمت دوم از چهارگانهی «گورستان کتابهای فراموششده» اثر کارلوس روییث ثافون است.
«بازی فرشته» به بارسلونِ دههی ۱۹۲۰ رفته است، در دلِ عمارتی رهاشده. و مردی جوان از راه نوشتنِ داستانهای دلهرهآور روزگار میگذراند. او به جهان کتابها پناه آورده تا انسانها گذشتهی دردناکشان را به فراموشی بسپارند اما ظهور ناشری ناشناس، یافتن کتابی مرموز در دل هزارتوی گورستان، سایهی عشقی آتشین، سر باز کردن پیشینهی عمارتی که در آن بهسر میبرد و پیوند خوردن همهی اینها به یکدیگر، نویسنده را به گرداب ماجرایی نفسگیر میکشاند تا روایتی دیگر از رازهای شهر بارسلون و اسراری ناگفته از رُمان «سایهی باد» را بازگو کند…
ثافون بار دیگر خواننده را به فضایی جادویی و گوتیک هدایت میکند تا داستانی سرشار از دسیسه، عشق و تراژدی را در هزارتویی که گاه به تاریخ، اسطوره و روانشناسی راه میبرد روایت کند.
علاوه بر مارکز، اکو و بورخس که در رمان «سایهی باد» با یکدیگر تلاقی میکردند در «بازیِ فرشته» باید ضلع چهارمی به آنها افزود: چارلز دیکنز.
«بازیِ فرشته» سال ۲۰۰۸ یعنی هفت سال بعد از «سایهی باد» منتشر شد و موفقیتِ بزرگتری برای نویسنده به ارمغان آورد. در نخستین هفتهی انتشار کتاب، فقط بیش از دویستوپنجاههزار نسخه در ایالت کاتالونیای اسپانیا به فروش رسید.
این دو رمان به همت نشر نیماژ و با ترجمه علی صنعوی منتشر شده و شما میتوانید تا 20دیماه با امضای یادگاری مترجم این دو رمان را از سایت نبض هنر خریداری کنید
لینک خرید سایه ی باد
لینک خرید بازی فرشته