جلسه ی کانون ادبی نیاوران سه شنبه 5 دی 96 با اجرای استاد محمد سلمانی و بهروز آورزمان حدود ساعت 17 آغاز شد و برای شروع جلسه محمد سلمانی یکی از غزل هایش را برای حضار قرائت کرد

چقدر می شود قرار گذاشت؟
چشم ها را به انتظار گذاشت؟
در دیاری که درد یاری نیست
پا نباید در آن دیار گذاشت
کاش می شد به جای اسب و تفنگ
مهربانی به یادگار گذاشت
مي شود مي شود فقط با تو
دست در دست روزگار گذاشت
مي شود فصل هاي تازه گشود
نام هر فصل را بهار گذاشت
تو اگر در کنار من باشي
همه را مي شود کنار گذاشت

پس از وی آورزمان ضمن خوش آمدگویی به مهمانان از خانم ناصرخاکی برای شعرخوانی دعوت به عمل آورد. وی غزلی از حضرت حافظ را دکلمه کرد:
دل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را، دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

آورزمان گفت: همان طور که می دانید وزن این شعر دوری است و یکی از ویژگی های این شعر این است که شاعر می تواند مصرع را به دو لخت تقسیم کند و در پایان هر دو لخت از یک هجای کشیده استفاده کند. به همین خاطر اگر دیدید در نیم مصرع یک هجای کشیده وجود دارد این ایراد محسوب نمی شود. در مصرع باشد که باز بینیم دیدار آشنا را ، پایان مصرع به صورت کشیده خوانده می شود که ایرادی ندارد.

سپس از خانم افشار برای خوانش شعری که قرار است مورد نقد قرار گیرد دعوت کرد.

خبری نیست به جز بی سر و سامانی من
شب موهای تو و شرح پریشانی من
سرفه ی کوچه و سرمای خیابان و تگرگ
همه افتاده به جان شب طولانی من
شاهد این همه دلتنگی و بی تابی و درد
این خطوطی که نشسته ست به پیشانی من
دست در گردنم انداخت غم و رنج فراق
بار سنگین غم و سر به گریبانی من
خبری نیست فقط بی تو هوا سرد شده
به فدای سر تو حال زمستانی من
کاش کوتاه بیاید شب و فردا برسد
آفتابی بشود دفتر بارانی من

آورزمان در ابتدا جایگزینی این مصرع را پیشنهاد داد: خبری نیست فقط بی تو هوایم سرد است
که به این صورت حس بهتری به وجود می آید
یکی از منتقدان گفت: به طول مثال سرفه ی کوچه در این شعر از بافت کلی خارج است و شکلی انتزاعی دارد. محمد سلمانی ضمن تایید صحبت های وی گفت: وقتی ما از این ترکیب استفاده می کنیم در ادامه اش می توانیم از خیلی از ترکیب ها استفاده کنیم ولی شگفتی وقتی رخ می دهد که وقتی از سرفه استفاده می کنیم در ادامه بتوانیم برای آن توجیه مناسبی به وجود بیاوریم.
نکته ی دیگر هم در مورد مصرع آخر بود :
استفاده از «ب» زمانی الزام پیدا می کند که بخواهیم به صورت تاکیدی و باید استفاده کنیم که فکر می کنم اینجا بشود صرفا به خاطر وزن به کار رفته است.
آورزمان در تکمیل صحبت‌ها گفت: حرف ما به این معنی نیست که با ساختن عبارات انتزاعی مخالف باشیم ولی باید طوری استفاده شود که توجیه مناسب داشته باشد.به طور مثال در ترکیب «اخم لیوان» اخمی دیده نمی شود و بیشتر خنده ی لیوان به چشم می آید. سرفه ی کوچه به چشم نمی آید ولی سرفه ی اگزوز ترکیب ملموسی است.
مثلا اگر بیت به این صورت نوشته می شد بهتر بود: این خطوطی است که افتاده به پیشانی من
بعد از نقد این غزل ، گیتی دباغی، سلمانی و ایمان پیروزخواه غزل های خود را خواندند و مورد نقد قرار گرفتند.
از جمله افرادی که به شعرخوانی بدون نقد پرداختند می توان به : احمد امیرخلیلی، وحید آقایی ، روح الله احمدی ،جواد زهتاب و ... اشاره کرد.

در بخش پایانی جلسه مریم حائری مدیر سایت نبض هنر یکی از ترانه های خود را اجرا کرد و سپس با معرفی فعالیت های سایت نبض هنر از مجریان جلسه خواست که قرعه کشی را شروع کنند. این قرعه کشی از بین اسامی افرادی بود که در جشنواره یلدای نبض هنر از ویترین آنلاین نبض هنر کتاب خریداری کرده بودند. برگزیدگان این قرعه کشی کتابهای خود را به صورت هدیه از نبض هنر دیافت کردند.
به دعوت محمد سلمانی و بهروز آورزمان 5 نفر فراخوانده شدند که هر کدام یک اسم را از تنگ خارج کنند. 5 نفری که در این قرعه کشی برگزیده شدند عبارتند از:
١. سيده حديث موسوى راد - استان خوزستان
٢. محمد تصديقى - آباده
٣. كورش حاجيانى منفرد - بوشهر
٤. حسين صفائى - هرمزگان
٥. فاطمه شيبانى - استان فارس


ختم جلسه هم با خوانش یک شعر از بهروز آورزمان همراه شد.
جلسات ادبی نیاوران عصرهای سه شنبه واقع در فرهنگسرای نیاوران، تالار گوشه، حدودا از ساعت 16:30 الی 19:30 برگزار می شود.



محمد وحیدپور | خبرنگار اختصاصی نبض هنر