کاکایی: شاید مغلوب فضای مجازی شويم
منتشر شده در ۱۳۹۶/۴/۳
عبدالجبار كاكايی، شاعر و ترانهسرا، ديگر سخنران اين نشست بود كه در سخنان خود با تأكيد بر اينكه مشكل عمده در ارتباط شعر و فضای مجازی، پيشی گرفتن مدرنيزاسيون از مدرنيته است، گفت: پيش از ظهور و بروز فضای مجازی و شبكههای اجتماعی هم شاهد اين معضل در جامعه بوديم. در خيلی از موارد، ما نسبت به پديدهها عقب ماندهايم. شايد اگر انقلاب مشروطه آرام آرام به روند خود ادامه میداد و اگر مبنای فهم قانون با مبنای شرعی و سنتی ما به درستی انجام میشد، ما دچار اين گره تاريخی نمیشديم كه در درك سادهترين مفاهيمی كه ما را وارد دنيای جديد میكند، دچار مشكل شويم.
وی گفت: الان هم فضای مجازی ما را وارد دنيايی كرده كه بيش از آن كه فهم ما از فضای مجازی و تكنولوژی ديجيتال مفصل باشد، با آن ارتباط برقرار كردهايم. با اين حال، موضع نخبگان كشور اين است كه موضوع شبكههای اجتماعی را رد نكنند، آن را به عنوان يك واقعيت بپذيرند و راهكارهايی برای سالمسازی فضا بيابند.
كاكايی در ادامه با بيان اينكه شبكههای اجتماعی چهره واقعیتری از فرهنگ و جامعه به ما میدهد، افزود: نگاه كسانی كه در حوزههای مختلف علوم انسانی و علوم اجتماعی كار تأليف و نگارش و تحقيق انجام میدهند، با استفاده از دادههايی كه از شبكههای اجتماعی دريافت میكنند، نسبت به موضوعات مختلف جامعه تغيير يافته است. برای نمونه در خصوص حجاب كه موضوعی سياسی ـ اجتماعی است، تا پيش از فراگير شدن شبكههای اجتماعی، از اين مقدار گرايش به بیحجابی مطلع نبوديم. درباره موضوعات ديگری همچون سواد، دانش لغوی، رفتار با زبان و آرای سياسی و افكار عمومی، فضای مجازی و شبكههای اجتماعی، چهره واقعیتری از ايران را به ما عرضه میكند.
اين شاعر و ترانهسرا در ادامه سخنانش اظهار كرد: داستان ما مثل داستان فيل در «فيه ما فيه» مولاناست كه وقتی او را برای خوردن آب به لب چشمه میبردند، با ديدن عكسش در آب رم میكرد. ما هم با ديدن واقعيت خودمان در فضای مجازی از خودمان واهمه میكنيم. به هر حال دادههای فراوان امكان مطالعه بهتر را به ما میدهد كه میتوانيم با تحليل اين دادهها، به جمعبندی آرا و پيشرفت در علوم نایل شويم.
كاكايی در ادامه با گفتن اينكه شبكههای اجتماعی همچنين سلطه رسانههای سنتی را محدود كردهاند، گفت: پيش از گسترش شبكههای اجتماعی در حوزههای تخصصی مثل فرهنگ و هنر، سلطه رسانههای سنتی مثل مطبوعات و نگاه آنها و غربال يك مدير صفحه فرهنگی، مهمترين مسير برای رشد و شكوفايی يك استعداد بود. اين رسانههای سنتی حتی در موضوعات فرهنگی تغيير وضعيت ايجاد میكردند كه با ظهور شبكههای اجتماعی اين سلطه در هم شكسته و شكل ديگری از قضاوت عمومی ايجاد شد.
وی افزود: شبكههای اجتماعی همچنين تصويری نسبتاً شفاف از آزادی را به ما دادند. آزادی به اين معنا كه حكومت، حق تصميمگيری برای شهروند را ندارد و قانون بايد بر سرنوشت او حاكم باشد. اين روند از حدود ٣٠٠ سال قبل با جنبشهای اجتماعی در آمريكا، فرانسه و انگستان، روند خود را طی كرد و انقلاب مشروطه ايران هم در ادامه اين روند و برای اين بود كه قانون برای ما تصميم بگيرد و حكومت، نقش ناظر قانون را داشته باشد.
كاكايی رشد شبكههای اجتماعی و گردش اطلاعات را سبب فربه شدن طبقه متوسط جامعه دانست كه در جريانهای سياسی و اجتماعی كشور تأثيرگذار است و اين فربه شدن به رشد فرهنگی منجر خواهد شد.
وی سپس بيدار شدن حس پرسشگری را از ديگر نتايج ظهور شبكههای اجتماعی برشمرد و گفت: برای انسان شرقی كه از ديرباز درگير فلسفه بود و ذيل اين علم، علومی مانند الهيات هم تولد يافتند، موضوع پرسش، جزو بزنگاههای تاريخی فهم عمومی بشر بوده است كه انسان راجع به موضوعی بينديشد. شبكههای اجتماعی به روح پرسشگری دامن زده و حتی در حوزههای اعتقادی و مباحث دينی در گروههای اجتماعی مشاهده میشود؛ موضوعاتی كه قبلاً مردم بلاشك آنها را میپذيرفتند، الان تحت تأثير چالش انديشيدن و پرسيدن قرار دارند.
شبكههای اجتماعی آسيبهايی هم در حوزههای تخصصی دارند؛ از جمله اينكه گاهی منجر به جريانسازی میشوند، نگاههای عامهپسند را گسترش میدهند و گاهی كاربران، جريانی را تحميل میكنند. سطحیخوانی، ديگر آسيب شبكههای اجتماعی است. گردش اطلاعات در فضای مجازی زیاد است و با مرور آنها و كسب اطلاعات سطحی، ديگر انگيزهای برای مطالعه كتابهای چندصد صفحهای، نمیماند و اين به قلم ضربه خواهد زد.