«جنگ» و وقوع آن در همه جای دنیا، بهخودیخود پدیدآورندهی پرسشهای زیادی است. چرایی وقوع جنگ، و چرایی جنگیدن... سوالاتی را در ذهن بوجود میآورد که شاید کمتر کسی تا پایان عمر به پاسخ درستی از آن دست یابد.
«پدر غایب» اثر «رضا رییسی» روایتگر ذهنی مملو از این دست سوالات است. سوالات ذهن پرسشگر پسری کوچک که در آغاز شناخت دنیای اطرافش، پدرش را در جنگ از دست میدهد. درحالیکه که هنوز فقط سه سال دارد، پدرش به جنگ رفته و مفقودالاثر میشود؛ او میماند و سوالات ذهن کودکانهاش؛ درباره چرایی رفتن پدرش به جنگ، و چرایی نبودنش... و میمانند اطرافیانی که هرچه بیشتر تلاش میکنند، کمتر پاسخی برای او مییابند. سوالات ذهنش با او بزرگتر میشوند و تا سنین نوجوانی و جوانی همراه او رشد میکنند. ترس و هراس از تنهایی نیز به سوالات او اضافه میشوند. تا آنجایی که چالشهای ذهنی او کارش را به اخراج از دانشگاه و سپس به زندان افتادن میکشند. چرا که او نیز دغدغه و درد وطن دارد؛ اما به شیوهی خودش...
تجربهی این داستان پرچالش و پرفراز و نشیب را به دوستداران داستانهای ایرانی پیشنهاد میکنیم. این اثر به همت نشر «هزاره ققنوس» به چاپ رسیده و هماکنون در ویترین آنلاین نبض هنر در دسترس علاقهمندان و اهالی فرهنگ قرار دارد.
با هم بریدهای از داستان را میخوانیم:
نيمي از بدن بازجو در تاريكي فرو رفته بود، تمام چهرهاش را به سوی من برگرداند و گفت قرار است مادرت با تو ملاقات داشته باشد: «به مادرت هيچ نگو! نه از كتك خوردنت نه از انفرادی و نه از اقدام به زدن رگ دستت. فراموش نكن هر عملی از تو سر بزند برای ما مفهوم است. اجازه نمیدهيم به دلخواه خودت رفتار كنی! ادارهی ما سازمانی كودن نيست. ما مشتي حرفهای هستيم. كارمان را بلديم. كشتن بدون كشته شدن و بردن بدون بازنده شدن.»
هيچ نگفتم. روز بعد مرا از سلول تابوتی به كابين ملاقات آوردند تا به تو نشان دهند و بگويند اين جا هستم نه در سلول انفرادی و آن چه را ساختگی بود طبيعی نشان دهند.
لینک خرید کتاب: پدر غایب