این یادداشت به قلم خانم فاطمه بهروزفخر نگاشته شده است:
مواجهه با اندوهِ ازدستدادن کسی یا چیزی که دمی با آنها روزگار گذراندهایم، بخش ناگزیر و جداییناپذیر زندگی هر انسانی در طول هر دوره از تاریخ است، اما این نحوه رویایی با این اندوه یا غمِ جانکاه است که کیفیت زندگی هر آدمی را عمق میبخشد. نینا، راوی و نویسندهی کتاب «تولستوی و مبل بنفش» یکی از هزاران انسان مدرنی است که در بین روزمرگی و خوگرفتن به ملال و اندوه ازدستدادن شریک تجربههای کودکیاش، یعنی خواهر بزرگترش آنماری، راه و روشی خاص پیش میگیرد تا در خلال آن به زندگی عادی خویش بازگردد و از اندوه و تلاش برای مواجه با آن، فرصت زیستن دوباره و امید به زندگی را برای خود و اطرافیانش که همچون او با غمِ ازدستدادن مواجه هستند، رقم بزند.
«یک سال، هر روز یک کتاب!» این نسخهی پیچیدهشدهای است که نینا برای خودش و برای تمام لحظههایی که ناتوان از تحمل و صبوری در برابر رنج و اندوه است، میپیچد. او برای کنارآمدن با غم، برای خودش فراموشی را تجویز نمیکند. او برای کنار آمدن با غم، مواجه با غم را تجویز میکند. برای همین است که به کتابها روی میآورد تا همچون راهنمایانی فانوسبهدست، در غم او شریک باشند و همراه با شخصیت داستانها، هزار زندگی نازیسته را زندگی کند و هزار غم تجربهنکرده را به جان بخرد. در جایی از کتاب از زبان نینا میخوانیم که «یگانه پاسخ به اندوه، زندگیکردن است. زندگیکردن همراه نظرداشتن به گذشته. بهخاطرآوردن آنهایی که ازدست دادهایم و درعینحال، با امید و اشتیاق به جلو گامبرداشتن و آن حس امیدواری و فرصتداشتن را ازطریق محبت، سخاوتمندی و همدردی انتقالدادن.»
نینا، مادر چهار فرزند و زنی سردوگرم چشیده است که برای رهایی و فارغشدن از غم مرگِ خواهر، یک سال از عمرش را وقت خواندن میکند؛ خواندنی منظم و متعهدانه!
او تمام برنامههای این یک سال زندگیاش را بر مبنای کتابخوانیاش پایهریزی میکند و از خلال همین خواندنهای مداوم است که تجربههای متفاوتی برای او رقم میخورد. نینا در انتخاب کتابها برای خواندن بر خود سخت نمیگیرد و هر روز متناسب با حالوهوای خودش کتابی را انتخاب میکند. گاهی به کتابی جدی که نظر منتقدان زیادی را به خود جلب کرده، روی میآورد و گاهی دل میسپارد به رابطه علتومعلولی داستانهای جنایی و معمایی. از نظر نینا هر کتاب و روایتی، حرفی برای گفتن دارد و این ما هستیم که آنچه را منتظر دریافتش هستیم، از میان کلمهها و روایتهای نویسنده درمییابیم.
تولستوی و مبل بنفش بیشتر از اینکه روایت برنامه کتابخوانی یک زن در دهه چهل یا پنجاه زندگیاش باشد، رسالهای در باب اخلاق، مهربانی، انتخاب کتاب، ارزشمندی خانواده، تجربه اندوه و... است. این کتاب را نمیتوان داستان یا رمان دانست، اما روایت نینا از روزهای کتابخوانی و یادآوری خاطرات، توجه به جزئیات، نتیجهگیریها و... این کتاب را به کتابی با روایتی داستانی تبدیل کرده که صرفاً حالتی گزارشگونه ندارد که مخاطب مشتاق را خسته و ناامید کند.
در این کتاب نینا علاوهبراینکه از برنامه کتابخوانیاش روی مبل بنفشِ اتاق مطالعهاش میگوید، به کودکیاش سفر میکند، از رنج پدرش در زمان جنگ میگوید و تصویری دقیق از آنماری، خواهری که مرگش برای او جانکاه است، ارائه میهد. او هر فصل این کتاب را با ذکر نقلقولی از یک نویسنده و یا گزیدهای از یک کتاب شروع میکند و بیراه نیست اگر بگوییم این کتاب، کتابی برای کتاب و در ستایش کتاب است. زیرا موضوع اصلی و درونمایه کتابی به چیزی جز کتاب و تأثیرات آن اشاره ندارد. این کتاب برای آنهایی است که دلسپرده کتاباند و برای آنهاییست که هنوز با اطمینان کامل قدم در راه خواندن و وقف خویش در ادبیات نگذاشتهاند و هنوز تردید دارند که ادبیات میتواند آنها را نجات بدهد یا نه؟!
این کتاب برای همه است. برای آنها که میخواهند با خواندن کتابی، دربارهی کتابها بدانند و با خواندن یک کتاب، در لذت خواندن چندین کتاب دیگر نیز شریک باشند.
نگاهی به کتاب «تولستوی و مبل بنفش» نوشته «نینا سنکویچ»
منتشر شده در ۱۳۹۷/۵/۴