آداب و رسوم هر ملت گنجینه پرارزشی است از فرهنگ، هنر و اخلاق مردم یک مرز و بوم که به مرور زمان شکل یافته و از گذشتههای دور تا به امروز رسیده است و چنانچه به درستی از نسلی به نسل دیگر نرسد، از بین خواهد رفت. یا اینکه در معرض هجوم فرهنگهای بیگانه، دستخوش دگرگونیهای جبرانناپذیر خواهد شد. فرهنگ درخشان و پرآوازه ایران زمین نیز که تداوم فرهنگ پربار و دیرینه این سرزمین کهنسال است، گنجینههای از هنر، آداب، رفتار، سنتها و بهطور کلی دانش و بینش نیاکان فرزانه ما است که از زمانهای دور تاکنون به تدریج فراهم شده است.
جشن نوروز یکی از آیینهایی است که در درازنای تاریخ برجای مانده است. نوروز از برجستهترین و باشکوهترین یادگارهای ایرانیان است که سالهای زیادی را پشت سر نهاده است و یکی از جشنهای بسیار کهن جهان بهشمار میرود. بیشترین ارزش این جشن را میتوان در آن دانست که با پشت سر نهادن نشیب و فرازهای فراوان، چون کوهی استوار ایستاده و با روح و با احساس مردم این سرزمین چنان سرشته شده است که آنها همه ساله در ژرفای دل و جان و روان خود چشم بهراه فرارسیدن آن هستند و از هفتهها قبل، با انگیزهای وصفناپذیر به پیشبازش میروند.
بدینگونه هنگامی که گل و گیاه و سبزه جان تازه میگیرند و جهان زنده، درفش رنگارنگ زندگی را به شادی میافرازد و فروغ عشق و امید سراسر آفرینش را فرامیگیرد و جنبش و تلاش و کوشش در همه جا و همه چیز دیگر بار جان میگیرد، سال نو و جشن نوروز در شروع ماه فروردین باشکوه تمام آغاز میشود.
گروهی از پژوهشگران و تاریخنگاران ایرانی بر این باورند که جشن نوروز را جمشید، پادشاه پیشدادی، بنیان نهاده است که در این باره دانشمندان و شاعرانی چون حکیم فردوسی توسی، خیام نیشابوری و ابوریحان بیرونی در آثار ارزشمند خود گزارش آن را به تفضیل آوردهاند. در ادبیات کهن منسوب به زرتشتیان آمده است که خداوند جان و خرد، گیتی را در شش هنگام یا شش چهره (گاهنبار) آفرید و هر چهره، پنج روز به طول انجامید و در هر چهره یکی از پدیدههای اهورامزدا که لازمه زندگی است آفریده شد.
به این ترتیب که نخست آسمان، سپس آب، زمین، گیاهان، جانوران و در پایان چهره ششم که پنج روز آخر هر سال است، انسان آفریده شد و با پیدایش انسان، تکامل در آفرینش به مرحله تازهای رسید و از آن پس انسان اندیشمند با بهرهگیری از شرایط مناسبی که از پیش برایش فراهم شده بود زندگی خود را بر زمین آغاز کرد. گذشتگان اندیشمند ما به پاس ارج نهادن به پیدایش انسان جشن بزرگ نوروز را باشکوهی فزاینده و فراگیر برپا داشتند. چون با آفریده شدن انسان مرحله تازهای در جهان هستی آغاز شده بود و انسان میبایست تولد خود را به شادی جشن بگیرند و به سپاسگزاری و نیایش آفریدگار خود بپردازد. و بدینگونه بود که نوروز با پیوند یافتن به اعتقادات دینی ایرانیان، تبلوری دیگر یافت و جاودانه ماندگار شد.
زرتشتیان برابر نوشتههای اوستایی باور دارند که 10 روز مانده به آغاز فروردین ماه هر سال، فروهرهای درگذشتگان، به زمین فرود خواهند آمد و مدت 10 شبانهروز میهمان فرزندان و نوادگان خود خواهند بود و در سپیدهدم نخستین روز از ماه فروردین (آغاز نوروز) به جایگاه مینوی خود بازخواهند گشت. همچنین برای شادی و خشنودی فروهرهای درگذشتگان خود که از 10 روز پیش از نوروز به زمین فرود خواهند آمد، آماده استقبال و پذیرایی از آنان خواهند شد. به این ترتیب که از چند روز پیش از آن خانه و محل زندگی خود را پاک و تمیز میسازند، آتش میافروزند و کُندُر و چوب سندل بر آن مینهند، عود میسوزانند و با پراکندن بوی خوش در پیرامون زیست خود، مهر و دوستی را در خانواده و شهر و دیار خویش افزون میسازند، تا شادی و خشنودی فروهرها فراهم آورند.
از ویژگیهای جشن نوروز، قرار گرفتن آن در آغاز بهار و در آغاز ماه فروردین است که این ماه چنان که گفته شد منسوب به فرورهرهای درگذشتگان است بر این باور که این فروهرها از 10 روز پیش از نوروز برای دیدار بستگان خود به زمین میآیند و پس از سرکشی و اقامت، دوباره به جایگاه خود بازمیگردند به همین دلیل است که زرتشتیان از اوایل ماه اسفند خانهتکانی و پاکسازی پیرامون زندگی خود را آغاز میکنند، پوشاک و وسایل تازه به خانه میآورند و مقدمات جشن و شادی را فراهم میسازند تا فروهرها به هنگام فرود آمدن، آنها را هماهنگ با طبعیت، شاد و خرم و پاک و تازه ببینند و با خشنودی و آرزوی برکت و بهروزی برای خاندان خود به سرای خویش بازگردند. در شب پیش از نوروز زمانی که تاریکی آخرین شب سال در برابر سپیدهدم سال نو، رنگ میبازد، با افروختن آتش بر بالای بلندی خانهها، بازگشت فروهر از زمین را به بدرقه خواهند ایستاد و با نیایشهایشان، خشنودی آنها و بازآمدنشان در سال بعد را، آرزو خواهند کرد.
در استقبال از نوروز و تدارک نیازهای نوروزی، در خانوادههای زرتشتی، نقش مادر موثرتر و نمایانتر است. از یکی دو ماه پیش، برای آماده کردن پوشاک و کفش نو برای افراد خانواده به تلاش میافتد و میکوشد تا همه اعضای خانواده به ویژه بچهها، به هنگام تحویل سال، رختهای کهنه سال گذشته را به تن نداشته باشند همه با هم، با نظارت و مدیریت مادر، خانه را رفت و روب میکنند، گرد و خاک را از چهره همه ابزار و اثاثیه خانه میزدایند، شستنیها را میشویند، شیرینیها و آجیلهای نوروزی را آماده میکنند. در بیشتر خانوادههای روستایی در یزد مانند گذشته خوراکیهای سنتی نوروز را تداراک میبینند.
پیش از تحویل سال نو باید سفره نوروزی آماده شود، در سفره نوروزی به جز نمادهایی از امشاسپندان؛ میوه، خوراکی و چیزهای دیگری هم وجود دارد، کُماج شیرین، نان شیر و چند نمونه شیرینی خانگی در سفره نوروز قرار میدهند. اوستا کتاب مقدس زرتشتیان را در کنار آینه و گلابدان پر از گلاب میگذارند. چراغ روشن که نماد فروغ ایزدی و یادآور نیکاندیشی و راستی است نیز در سفره وجود دارد. چند تخممرغ ساده و رنگکرده را هم که نشان باروری میدانند در سفره میچینند. کاسهای پر از پالوده و نیز کاسهای شامل چند خشکبار ترش مانند برگه شفتالو، برگه زردآلو، آلبالو، آلوچه و زرشک را که پیش از آن در آب خیساندهاند نیز در سفره میگذارند، همچنین مقداری پسته، فندق، بادم کاغذی، تخم کدوی تنبل و مغز بادام را که از پیش بو دادهاند درون کیسهای که با طرحی ویژه و زیبا از پارچه ابریشمی گلدوزی شده و به رنگ سبز یا ارغوانی درست شده است میریزند و به عنوان آجیل نوروز در سفره قرار میدهند. ظرفی از نُقل یزدی و بشقابی از میوههای مختلف بهویژه انار و مقداری سبزی خوردن و پنیر و چند کاهو هم زینتبخش سفره نوروزی هستند. کوزه سفالی نو را آب تازه میکنند و با سبزه و تاس پُر از آب، در حالی که یک عدد انار در آن نهادهاند و مقداری برگ خشک آویشن نیز روی آب ریختهاند در بخشی از سفره قرار میدهند.
و بدین سان زرتشتیان مراسم خود را از جشن نوروز در یکسال خورشیدی با سرور و شادمانی آغاز میکنند و در پایان سال با برگزاری مراسم گاهنبار به میزبانی فروهرها میروند و آن را به جشن نوروز سال دیگر پیوند میدهند.
یارینامه: کتاب «از نوروز تا نوروز؛ آیینها و مراسم سنتی زرتشتیان ایران» نوشته کوروش نیکنام
«گاهشماری و جشنهای ایران باستان» نوشته هاشم رضی
«جشنهای ایرانی» نوشته پرویز رجبی
نوروز از برجستهترین و باشکوهترین یادگارهای ایرانیان است
منتشر شده در ۱۳۹۸/۱/۱