کتاب جنون منطقی مجموعهاشعار مرحوم افشین یداللهی است. اشعار این کتاب عمدتاً متن ترانههای تیتراژ سریالهایی چون مدار صفردرجه، شب دهم، میوهٔ ممنوعه، شب آفتابی، تبریز در مه، سالهای ابری و … را دربرمیگیرد. این مجموعهاشعار در ۴۹۲ صفحه در سال ۱۳۹۳ توسط انتشارات نگاه منتشر شده و تاکنون چند بار به تجدیدچاپ رسیدهاست.
افشین یداللهی (زاده دی ۱۳۴۷ در اصفهان)، پزشک متخصص اعصاب و روان و از ترانهسرایان اهل ایران است. پدر افشین یداللهی از بزرگان شهر ایزدخواست بوده است و مادر وی نیز اهل اسفرجان است.
یداللهی چندین سال است که اداره انجمنی به نام خانه ترانه را برعهده دارد. خانه ترانه در سال ۱۳۸۰ با همکاری ترانهسرایانی از قبیل سعید امیر اصلانی، بابک صحرایی، یغما گلرویی، افشین سیاهپوش، نیلوفر لاریپور، محمدرضا حبیبی و افشین یداللهی راهاندازی شد. این جلسات به خواندن ترانه، نقد ترانه و جلسات کارگاهی اختصاص مییافت. جلسات خانه ترانه سپس به فرهنگسرای قانون و پس از آن به فرهنگسرای شفق انتقال یافت.
عمدتا ترانه های این کتاب، اشعاری هستند که توسط خوانندگان مختلف خوانده شده اند و به گوش مخاطبان ایرانی، قطعا آشنا هستند. شاید در این بین، معروف ترین و مشهور ترین شعر این کتاب را ترانه ی «وطنم، ای شکوه پا برجا» دانست. ترانه وطنم نام قطعهای از آلبوم تبریز در مه به خوانندگی سالار عقیلی است. شعر این ترانه سروده افشین یداللهی و موسیقی این اثر تنظیم حسین فاضل و آهنگساز بابک زرین است. این قطعه به عنوان تیتراژ سریال تبریز در مه مورد استفاده قرار گرفت.
سالار عقیلی این قطعه را تاکنون در چندین کنسرت و به همراه ارکستر سمفونیک تهران اجرا کردهاست.
دو ترانه از این کتاب را با هم می خوانیم.
ترانه اول:
وطنم، ای شکوهِ پابرجا
در دلِ التهابِ دورانها
کشورِ روزهای دشوار
زخمیِ سربلندِ بحرانها
ایستادی به جنگِ رودررو
خنجر از پشت میزند دشمن
گویی از ما و در نهان بر ما
وطنم پشتِ حیله را بشکن
رگت امروز تشنهٔ عشق است
دلِ رنجیده خون نمیخواهد
دلِ تو تا ابد برای تپش
غیرِ عشق و جنون نمیخواهد
شرم بر من اگر حریم تو
پیش چشمانِ من شکسته شود
وای بر من اگر ببینم چشم
رو به رؤیای عشق بسته شود
از تبِ سردِ موجهای خزر
تا خلیجی که فارس بوده و هست
میشود با تو دل به دریا زد
میشود با تو دل به دنیا بست
ترانه دوم:
وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید
وقتی زمین ناز تو را در آسمان ها می کشید
وقتی عطش طعم تو را با اشک هایم می چشید
من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد
شما می توانید این مجموعه را از ویترین آنلاین نبض هنر تهیه نمایید.
معرفی مجموعه ترانه «جنون منطقی»
منتشر شده در ۱۳۹۷/۱۰/۵