رمان «چشمهایش» از شاخص ترین آثار داستانی نویسنده بزرگ معاصر «بزرگ علوی» ست که از سوی نشر نگاه به چاپ رسیده است.
بزرگ علوی در بهمن ماه ۱۲۸۲ در تهران متولد شد. او در هجده سالگی به آلمان رفت و تحصیلات دانشگاهی اش را آنجا به پایان برد. بزرگ علوی با خلق داستان هایی چون چشم هایش، گیله مرد، چمدان، ورق پاره های زندان، میرزا، نامه ها، سالاری ها و … بیش از نیم قرن از چهره های مطرح ادبیات میهن عزیزمان ایران و از نویسندگان پیشگام و زبردست مکتب جدید رمان نویسی مدرنیته این مرز و بوم بود. بزرگ علوی برخی از آثار ارزشمند ادبیات فارسی را هم به زبان آلمانی ترجمه کرد که از جمله ترجمه ی شعرهای ” حکیم عمر خیام نیشابوری ” و نیز ترجمه ی ” هفت پیکر ” و اثر برجسته ی ” حکیم نظامی گنجوی ” را می توان نام برد . از دیگر تلاش های پر ارزش او طی سال های مهاجرت، تدوین فرهنگ لغات فارسی به آلمانی است.
رمان چشمهایش اثر نویسنده مشهور ایران استاد بزرگ علوی بدون تردید یکی از جریان سازترین و تاثیر گذارترین رمانهای ایرانی است که نه تنها بر ادبیات بلکه برجامعه ایرانی و حتی تحولات اجتماعی دهه پنجاه موثر بوده است. ذکر چند نکته درباره این رمان ضروری است، رمان چشمهایش در سال ۱۳۳۱ باعث شد که علوی را به یکباره در بین نویسندگان معاصر نامدار و زبانزد شود. بنابر تاریخی که «بزرگ علوی» خود در پایان رمان چشمهایش نوشته است، نگارش این کتاب شش ماه طول کشیده. از همان سطر آغازین رمان نویسنده سعی دارد ما را با فضای سیاسی زمان خود آشنا سازد و به خواننده بفهماند که با رمانی با زمینه های سیاسی طرف است ولی به نظر نمیرسد کاملا سیاسی باشد نکته دیگر نحوه روایت کتاب است. کتاب از ابتدا توسط مردی ناظم نقل می شود و در ادامه ناظم شروع به نقل از زبان زن ناشناسی می نماید که در حقیقت به طور هنرمندانه ای راوی انتقال پیدا می کند و احساساتی که توسط این زن بیان می شود بسیار لطیف و دقیق است .
کتاب، با وجود اینکه حدود ۶٠ سال پیش نوشته شده لحن جذاب و امروزی دارد و اصلا دچار تکلف ادبی نشده است.
نویسنده خودش را درگیر توصیف و تشبیهات دست و پا گیر و حوصله سر بر نکرده و هر لحظه که خواننده حس میکند کتاب به سمت یکنواختی میرود با شوک های به موقع هیجان رو به داستان تزریق میکند.
کتاب یک موضوع واحد را دنبال میکند و با شخصیت ها و جزئیات زیاد موضوع را پیچیده نکرده است. با اینکه شاید ماجرای کتاب در نگاه اول تکراری به نظر بیاید اما نوآوری های نویسنده و تفکر مدرنی که داشته باعث میشه تازگی خاص خودش را داشته باشد.
کتاب چشمهایش، روایت عشق ناکام زنی بهنام فرنگیس، به استاد ماکان است. ماکان، استاد نقاشیِ زبردست و مشهور شهر است. او که بهخاطر فعالیتهای سیاسی خود در تبعید بهسر میبَرد، بهطرزی مشکوک از دنیا میرود. حکومت برای سرپوشنهادن بر این مرگ مشکوک و بیگناه جلوهدادن خود، تصمیم به برگزاری نمایشگاهی از آثار او میگیرد. اما هجوم بیسابقهی مردم برای تماشای آثار او، حکومت را ناگزیر از تعطیلی نمایشگاه میکند.
داستان از زبان ناظم مدرسهی استاد ماکان روایت میشود که شیفتهی تابلوی «چشمهایش» استاد شده بود. او که بهطرز غریبی حس میکرد رازی پشت چشمهای نقاشیشده در تابلو وجود دارد، برای رمزگشایی از اعجازِ نهان در نقاشی، تصمیم میگیرد زنی را که سوژهی تصویر شده بود، پیدا کند. داستان از همین تلاش برای گرهگشایی آغاز میشود.
چشمهایش به عربی ترجمه و در لبنان منتشر شدهاست و در سال ۲۰۰۸ به زبان کردی ترجمه و در سال ۲۰۱۸ در کردستان عراق انتشار یافت.
قسمتی از این رمان را باهم میخوانیم:
برای بالا رفتن از نردبان بلند هنر، سر نترس و پشتکار لازم بود که من در خود سراغ نداشتم. نمیتوانستم ساعت ها، ماه ها، سال ها بنشینم و سر چیزی که مایل بودم با رنگ و خط به صورت انسان فهم درآورم، کار کنم. این حوصله به من داده نشده بود. من همیشه راه سهلتر را انتخاب میکردم. دیگران با ثبات بودند و من این را میفهمیدم. به خودم صدمه میرساندم، کار هم میکردم، اما بلاخره نا تمام میماند. تفریح و سرگرمی بر من غلبه داشت و مرا به عالم دمدمی می انداخت.
معرفی رمان «چشمهایش»
منتشر شده در ۱۳۹۷/۹/۷