«مزرعهی حیوانات» که در ایران با نام «قلعه حیوانات» نیز شناخته میشود، شاهکاری منحصربهفرد از نویسنده اهل انگلستان «جورج اورول» است.
شهرت اورول مرهون همین اثر اوست که در سال 1945 در بریتانیا به چاپ رسید؛ همچنین دیگر اثر او با نام «1984» شهرت بیشتری را برای او در سرتاسر دنیا رقم زد. او به واسطه این دو اثر، به عنوان نویسندهای شناخته میشود که در قرن بیستم دارای پرفروشترین آثار بودهاند.
مزرعهی حیوانات روایتگر اتفاقاتی است که درون یک مزرعه به وقوع میپیوندند. حیوانات این مزرعه از زندگی خود و قوانینی که انسانها برای آنان تعیین میکنند ناراضیاند. به همین دلیل دست به شورشی میزنند تا بتوانند با حذف این قوانین و بانیهای آن، بهشتی برای خود خلق کنند.
داستان از شبی آغاز میشود که یکی از خوکهای این مزرعه به نام «میجر پیر» حیوانات مزرعه را دور خود جمع کرده و سعی بر آگاه کردن آنها دارد. او تلاش میکند تا با شرح آنچه که انسان بر حیوانات روا داشته، آنها را به شورشی علیه انسانها دعوت کند؛ او سرودی را تحت عنوان «حیوانات انگلیس» به آنها یاد میدهد که بعدها به سرودی انقلابی در این مزرعه تبدیل میشود. این حیوانات در نهایت موفق میشوند تا آقای جونز، صاحب اصلی مزرعه را فراری دهند و آرمانشهری برای خود پدید آورند؛ اما داستان با کودتاها و دسیسههایی که میان این حیوانات برای بهدست گرفتن قدرت طراحی میشوند، ادامه مییابد...
اورول در این داستان به صورتی تمثیلی به انقلاب روسیه اشاره دارد. او عقیده دارد که نگارش چنین کتابی میتواند فلسفه و عمق این انقلاب سیاسی را برای همهی انسانها سادهسازی و قابل درک نماید؛ بدون آنکه نیازمند به دانستن اطلاعات پیچیدهی سیاسی باشند.
مطالعهی این اثر زیبا را به دوستداران ژانرهای سیاسی و همچنین داستانهای تمثیلی پیشنهاد میکنیم. گفتنی است این اثر به همت «کاوه میرعباسی» ترجمه شده و به همت نشر چشمه در اختیار اهالی فرهنگ قرار گرفته است.
برای تهیه این اثر میتوانید به ویترین آنلاین نبض هنر مراجعه نمایید.
بریدهای از این اثر را باهم میخوانیم:
انسان تنها موجودیست که مصرف میکند بی آنکه تولید کند. انسان شیر نمیدهد، تخم نمیگذارد، قدرت کشیدن گاوآهن را ندارد، سرعتش آنقدر نیست که بتواند خرگوش بگیرد. با وجود این، انسان اشرف مخلوقات است. اوست که حیوانات را به کار وامیدارد، اوست که در ازای این کار فقط قوت ناچیزی به آنها میدهد تا از گرسنگی نمیرند و مابقی را هم خودش تصاحب میکند. ما هستیم که زمین را شخم میزنیم و پِهِنِ ماست که زمین را حاصلخیز میکند. با وجود این، هیچ کداممان آه در بساط نداریم.
لینک خرید کتاب: مزرعه حیوانات