«عاشقی بهسبک ونگوگ» اثر منحصربهفرد و موفق دیگری از نویسنده کتاب «بی کتابی»، «محمدرضا شرفی خبوشان» است.
قلم شرفی خبوشان سبکی خاص دارد؛ سبکی که خواننده را به همراه خود میکشاند، گویی که کتابی در کار نیست؛ خواننده به دنبال سرنوشت شخصیتهایی میرود که با آنها مشغول هم ذات پنداری است. سرنوشت آنها برای او مهم است، چرا که بهواسطهی قلم شرفی خبوشان، خود نیز بخشی از داستان شده است...
«عاشقی به سبک ونگوگ» داستانی را در بستر دوران شاهنشاهی روایت میکند. داستان درباره پسری پر رمز و راز است که فرزند خدمتکار منزل یکی از تیمساران آن زمان بوده و عاشق نازلی، دختر این تیمسار میشود. عشق او عشق عجیبی است و نحوهی روایت داستان، آن را عجیبتر میکند. او در صدد ابراز عشق خود به نازلی است و روشی را برای ابراز این عشق انتخاب میکند که در میان داستان خواننده را از رمز و راز طراحی جلد این کتاب نیز متعجب میکند!
گرچه داستان عاشقانه است، اما ردپای اتفاقات مهم تاریخی نیز در روند داستان به چشم میخورد و در نهایت به دوران مشروطه ختم میشود.
این اثر دارای تکنیکهای بسیار زیبایی در نویسندگی است که بسیاری از منتقدان آن را به یک کارگاه کوچک آموزش داستاننویسی تشبیه کردهاند. چرا که خواننده را با تکنیکها و سبکی در نویسندگی آشنا میکند که شاید تابهحال کمتر نویسندهای بدان توجه داشته است.
این اثر زیبا و خواندنی به همت نشر «شهرستان ادب» وارد بازار شده و هم اکنون در ویترین آنلاین «نبض هنر» موجود است.
این اثر را به دوستداران قلم شرفی خبوشان و همچنین علاقهمندان به داستانهای خاص فارسی پیشنهاد میکنیم.
با هم بریدهای از داستان را میخوانیم:
به قول نازلی نقاشی آدم را کر میکند، شنوایی آدم را میبرد توی رنگها و نقاش وقتی به نقاشی فکر میکند، یا وقتی دارد تابلویش را میکشد، هم رنگها را میبیند و هم رنگها را میشنود. بو و مزهای که حس میکند، بو و مزه رنگ است و با دمب باریک و بلند قلم مو، لمسش را هم به تن تابلو میریزد و گاهی اصلا هوس میکند به این لمس آنقدر میدان بدهد که از نوک انگشتش برای درهم کردن و ساختن رنگها استفاده کند. همیشه خدا کناره منفذها و زیر ناخن انگشت اشارهمان رنگی بود و موقع کشیدن و فکر کردن به نقاشی، صدایی غیر از رنگ نمیشنیدیم.
لینک خرید کتاب: عاشقی به سبک ونگوگ