شیرکو بیکس بلندآوازهترین شاعر کرد و از مبارزان سیاسی برجسته بود که در زمان حیات خود بیش از ۳۰ دفتر شعر را به چاپ رساند. شعری به نام «آمد و رفت» را از این شاعر میخوانیم:
از حفره درختی
نگاهم را بیرون فرستادم
وقتی که برگشت
او هم مثل درخت پیرپیر شده بود!
از سپیدهدم زخمی
نگاهم را بیرون فرستادم
وقتی که برگشت
یکی گیلاس به بار آورده بود!
از شکاف ابری
نگاهم را بیرون فرستادم
وقتی که برگشت
رگبار و شُرشُرباران با خود داشت!
از شیار گشادهی زخمی
نگاهم را بیرون فرستادم
وقتی که چشمانم برگشتاند
هزار پروانه پرآبی عشق با خود داشتند!
از کهنه باد یک رؤیا
نگاهم را بیرون فرستادم
وقتی که برگشت
نسیمی عبوس و
مِهی سبز و
نامهای خیس با خود داشت.
این شعر از کتابی با نام «در این شعر برف میبارد» انتخاب شده است. این کتاب را مختار شکریپور ترجمه و نشر نگاه چاپ و منتشر کرده است. برای تهیه این اثر میتوانید به ویترین آنلاین نبض هنر مراجعه کنید.
سفارش کتاب: در این شعر برف میبارد