«زوربای یونانی» را میتوان درخشانترین اثر نيكوس كازانتزاكيس به حساب آورد. این داستان سرشار است از حس سرزندگی، نشاط، لذت و رقص؛ و جالب اینجاست که نویسنده تمام این مفاهیم را در تقابل با اندیشیدن و فلسفهپردازی افراطی به خواننده نشان داده و روایتی شگفت خلق کرده است.
این داستان از زبان جوان روشنفکر یونانی روایت میشود که میلی پایانناپذیر به اندیشیدن و نوشتن درباره فلسفه دارد. این جوان زمانی که مامور به راهاندازی مجدد یک معدن زغالسنگ میشود، تلاش میکند کتابها و نوشتن را برای مدتی کنار بگذارد و برای انجام أمور مربوط به این حرفه به سمت جزیره کرت حرکت کند. اما قبل از شروع سفر با پیرمردی اسرارآمیز به نام الکسیس زوربا آشنا میشود که سرشار جنب و جوش و حس زندگی و مبارزه است. زوربا جوان را متقاعد میکند که او را به عنوان سرکارگر معدن استخدام کند، در نتیجه سفر جوان به سمت جزیره کرت با زوربا آغاز میشود.
جوان، که او را با نام رئیس میشناسیم، نمیتواند بر وسوسهی خود برای نوشتن درباره فلسفه زندگی دست بکشد و به طور مشابه، زوربا نمیتواند بر وسوسههای خود برای تجربه زندگی و لذت دست بکشد. تضاد بین دنیای این دو شخصیت، داستان و ذهن خواننده را به چالشهای فراوانی میکشد. اما در پایان کدام یک موفق میشوند که نگاهی تازه به دیگری بیاموزند؟ پاسخ را در داستان «زوربای یونانی» مییابید!
این داستان قلمی قوی و توصیفاتی غنی دارد. خواندن آن به افراد جسوری که به دنبال درک بهتری از زندگی هستند توصیه میشود. جملهای ماندگار از این کتاب را با هم میخوانیم:
«ترا خدا کارتان را درست انجام دهید. ضربه را درست روی میخ بزنید تا فرو برود. در نظر خداوند نیمه شیطان صد مرتبه از شیطان تمام عیار منفورتر و پلید تر است.»
از کتاب «زوربای یونانی» ترجمههای مختلفی وجود دارد. یکی از بهترین ترجمههای این کتاب را محمود مصاحب انجام داده و این نسخه را نشر نگاه چاپ و منتشر کرده است. برای تهیه این اثر میتوانید به ویترین آنلاین نبض هنر مراجعه کنید.
سفارش کتاب: زوربای یونانی