مجموعه ترانه های رسول یونان با عنوان «یه روز یه عاشقی بود» در سال 1393 از سوی نشر نیماژ روانه بازار کتاب شده است. این کتاب در 128 صفحه به چاپ رسیده است.

به گفته ی یونان:
بخش اول این کتاب با عنوان «ما دو تا آیینه بودیم» شامل ترانه‌های من است که توسط خوانندگان کشور خوانده شده‌اند و برخی هم پیش‌تر منتشر یا خوانده نشده است. بخش دوم هم که «ای نازنین یادت به خیر» نام دارد، شامل چند شعر کلاسیک از من است که بخشی از این شعرها هم توسط خوانندگان خوانده شده‌اند.

رسول یونان متولد ۱۳۴۸ شاعر، نویسنده و مترجم ایرانی است. او در دهکده‌ای در کنار دریاچه ارومیه به دنیا آمد. هم‌اکنون ساکن تهران است. این شاعر پرکار، در اکثر قالب های ادبی، شعر سروده و علاوه بر ادبیات، در حیطه های دیگری چون، ترجمه، فیلمنامه نویسی و فیلم سازی نیز آثاری را بر جای گذاشته است.

در ادامه ترانه ای از مجموعه «یه روز یه عاشقی بود» را با هم می خوانیم:

ابرا رو جم می کنم و
تو قاب چشمات میذارم
وقت خداحافظیه
میرم و تنهات می ذارم

می خوام ببینم کی دیگه
مثل من عاشقت میشه
وقتی به دریا می زنی
باد موافقت میشه

گفته بودم سفر نکن
رفتنو یاد من نده
دارم میرم ببین چقد
غربت و بی کسی بده

وقتی صدایی نباشه
حتی بهار زمستونه
ستاره هم یخ میزنه
وقتی که تنها می مونه

دارم میرم تا تو نری
وقتی میری کم میارم
نمی دونم چکار کنم
سر به بیابون می ذارم

شما می توانید این کتاب را از ویترین آنلاین نبض هنر تهیه نمایید.