«اینک دختری میهن من است» گزیدهای از عاشقانههای شیرکو بیکس است. رضا کریم مجاور شعرهای این کتاب را از میان دیوان اشعار او که بیش از هشتهزار صفحه است، برگزیده است. این گزینش از سالهای متفاوت تجربهاندوزی شاعر انجام شده و نمونههای زیبایی گلچین شدهاند. نخستین شعر این مجموعه، در ۲۲ سالگی شاعر و آخرین شعر آن در ۷۳ سالگی او، یعنی واپسین سال زندگیاش و تنها چند ماه قبل از مرگاش سروده شده است، یعنی این کتاب عاشقانهای به درازای بیش از نیم قرن شعر و شاعری است.
عشق در هر زمانی و بر هر زبانی زیباست و از زبان شاعران، زیباتر و از زبان شاعران عاشق، زیباترین. چند عاشقانه از این مجموعه را با هم میخوانیم:
«وقتی نور نگاهات
دنیای آرام مرا به هم ریخت
وقتی خرامِ مالامال از موسیقیات
دل و درون مرا به لرزه افکند
فهمیدم که زندگی دیروز من
بی تو
بیهوده گذشته است
فهمیدم که زندگی
بی تو
درد و رنج است
زخم و آه است»
«گلی که به گیسو زده بودی
نگاه مرا به پروانه بدل کرد
پروانهی نگاهام
در آسمان سالن
پر کشید و بر گل گیسویت نشست
گل را که گشودی و به دیگری دادی
در آن دَم ای گلپَری
لابهلای شاخهگل انگشتانات
پروانهی نگاهام پرپر شد»
«دلبر من!
آن چنان که آسمان
بی ستاره
کور میشود
آن چنان که بهار
بی شکوفه
ناکام به زیر خاک میرود
بی چشمان درخشان تو هم
چشمان شعرم نابیناست
بی لبان غنچهسان تو
بهار و گل و غنچه چیست؟!»
«اینک دختری میهن من است» اثر شیرکو بیکس
منتشر شده در ۱۳۹۸/۲/۱۹