ایرج صفشکن، شاعر معاصر، شاعری جنجالی و ساختارشکن است که با سرودههای نیمایی پا به عرصهی ادبیات گذاشت. این شاعر گر چه در زندگی آکادمیک خود با جدیت تمام در عرصه پزشکی پیشرفت کرد و تحصیلات خود را تا دکترای داروسازی ادامه داد اما این موضوع از جدیت او در زمینه فعالیت ادبی کم نکرده است. صفشکن به نظریات نیما تسلط کامل داشت و در مصاحبه و سخنرانیهای ارزنده به نقد و بررسی آنها نیز پرداخته است که مطالعهی آنها برای علاقمندان به درک صحیح آراء نیما ارزشمند است.
صفشکن در عین تعهد به میراث گذشتگان ادبیات، هنجارشکن بود. او آرمانی شعر میسرود و سبک خاص تغزل خود را داشت. صفشکن پس از سالها سپیدسرایی به سرودن شعر کلاسیک و به طور خاص سرودن رباعی روی آورد و در این عرصه نیز توانایی ویژهی خود را به نمایش گذاشت. او در سالهای فعالیت ادبی خود بیش از ده کتاب شعر منتشر کرده است. چند شعر سپید از کتاب «دخترانهترین شب ماه» را با هم میخوانیم:
۱
درست آن شب
مرا
مادری زایید
سر بر بالین عشق
و چون
بر پای ایستادم
گونههایم را بوسید
از آن روی
نامم را نهاد
دخترانهترین شب ماه
۲
دخترانهترین شب ماه
گل سرخ را
صدا زد
هیهات!
هیهات!
که دستم به او نمیرسد
۳
کدام سوی باغچه خفتهای دختر
که رگههایی از عسل
بر کوهپایهها
جاری است
انگشتی به اشارت
بر گونهام کافی است
تا شکوفهبارانم کند
بهار
بر دامن گلدار تو
۴
آیا
مرگ هم
رستاخیز مسیح را
به فرمان تو
در من باور میکند
۵
بگو الههای
یا تندیسی از کلمه؟!
که مرا یارایِ بر آمدنش نیست
سقفی هستی بر آسمان؟!
یا دهان درههای هوایی
که هر آنچه
در کلام درآید
به کام گرفتهای
نه!
مرا
دیگر
زبانی در کام نمیماند
تا
به جستوجویت برآیم
.
کتاب «دخترانهترین شب ماه» را نشر نگاه چاپ و منتشر کرده است. برای تهیه این اثر میتوانید به ویترین آنلاین نبض هنر مراجعه کنید.