افتاده بودیم در گردنه حیران
افتاده بودیم در گردنه حیران
منتشر شده در ۱۳۹۹/۲/۲۶

«حسین لعل بذری» در این اثر سعی بر آن داشته تا شاکله و تجسم جدیدی از مرگ را به تصویر بکشد. جهانی ملموس و آدم‌هایی زنده از فرهنگ‌ها و گویش‌های مختلف که در این مجموعه داستان، گاه واقعیات زندگی آن‌ها با خیال درمی‌آمیزد و چالش‌های جدیدی را برای خواننده رقم میزند. 
«افتاده بودیم در گردنه حیران» پر است از شخصیت‌ها و قهرمان‌هایی که هریک می‌توانند به‌خودی‌خود در ذهن خواننده به‌عنوان یادگار باقی بمانند. داستان با نثری پخته و ماندگار در لحظاتی میان مرگ و رنج و زندگی در نوسان است؛ اما درعین‌حال توصیف و ستایشی زیبا از عشق را نیز در ظرف ذهن خواننده می‌گنجاند.  
این اثر توسط نشر نیماژ به چاپ رسیده و شایان توجه است که توانسته تقدیر در دوازدهمین دوره‌ی جایزه ادبی جلال آل احمد را به خود اختصاص دهد. خواندن این اثر به دوستداران داستان‌هایی که کوتاه‌اند اما اثر آن‌ها تا مدت‌ها در ذهن باقی می‌ماند توصیه می‌شود. 
این اثر در سایت فروش آنلاین کتاب «نبض هنر» در دسترس دوستداران فرهنگ و کتاب‌خوانی در دسترس است. 

بخشی از این اثر را باهم می‌خوانیم: 
بگذار فکر کنم پری سیما. از کی دور شدیم از هم؟ از کی آن‌قدر یالغوز و تنها شدم که تو و سانگالا و همه را فراموش کردم؟ همه‌اش دو سال نبودم، دانشگاه بودم. خب تو هم نبودی که. عروس شدی رفتی بابلسر. چه می‌دانم، هر وقت می‌پرسیدم می‌گفتند خوب است. می‌گفتند دارد زندگی‌اش را می‌کند. چه می‌دانم شوهرش مرد آقایی است، نجیب است. گه بخورد توی آن نجابت‌اش. آدم نجیب که زنش بلند نمی‌شود نصف شب خودش را بسپارد به موج‌های دریا. بعد تازه صبح بفهمد که زنش نیست، اول‌اش هم لابد بلند شده رفته دستشویی، چشم‌هاش که روشن شده و برگشته احساس کرده یک چیزی کم است؛ یک توده‌ی گوشت و چربی که جایش توی رختخواب خالی است… 
 

لینک خرید کتاب: افتاده بودیم در گردنه حیران

  • به انتخاب پرستو جعفری - خبرنگار نبض هنر
مولفین و انتشارات
تمامی نتایج پروفایل‌ها
رویدادها
تمامی نتایج رویدادها
در ویترین
تمامی نتایج ویترین