«آنها که نیستند» اثری عمیق و تأثیرگذار از نویسنده ایرانی «حسین رحمتی زاده» است که توسط نشر نیماژ به چاپ رسیده است.
داستان روایتگر یک گروه دوستانه است که یکی از آنها به نام حمید، مشکلات و دغدغههای بسیاری دارد. او پس از ناتوانی و درماندگی در برابر مشکلات خود، دست به خودکشی میزند و این اتفاق تأثیر ژرفی بر اطرافیان و دوستان او میگذارد؛ تا جایی که دوستانش را وادار به یافتن دلیل اصلی خودکشی او میکند.
در طی این اتفاق زندگی همسر او مختل شده و علاوه بر این اتفاقات و حوادث بسیار دیگری نیز رقم میخورند.
«سهیل» که شخصیت اصلی این داستان است، در شروع روایت با شنیدن خبر خودکشی دوستش وارد سلسله اتفاقاتی میشود. او پس از این حادثه، به انجمنی ملحق میشود که کار آنها حمایت از کودکان بد سرپرست است.
آنچه به جذابیت و تأثیرگذاری این داستان میافزاید، مواجهه و برخوردی واقعگرایانه با کودکان کار در دل شهر تهران است. نویسنده به خوبی غصه و زندگی غمانگیز این کودکان را به تصویر کشیده است. موضوعی که مخاطبان بسیاری را به هم ذات پنداری باشخصیتهای داستان دعوت میکند و رمانی قابلتوجه و بهیادماندنی برای هر مخاطبی خواهد بود.
برای تهیه این اثر میتوانید به ویترین آنلاین نبض هنر مراجعه نمایید.
باهم بریدهای از داستان را میخوانیم:
«کف دستها را گذاشت روی چشمهایش تا اشکها پایین نریزند. معلوم نبود صورتش سردتر است یا دستها. نمیخواست جلوی حنانه گریه کند. قرار نبود این ملاقات اینطور جلو برود. قرار نبود پایانش بشود اشکهای او. کف دستهایش خیس شد. از چهرهاش وقتی گریه میکرد متنفر بود. زشت میشد و قابلترحم. سعی کرد عمیق نفس بکشد اما نمیتوانست. سدی شکسته شده بود و دیگر نمیشد جلوی اشکها را گرفت. به هقهق افتاد. حتی کنترل صدایش را هم نداشت. حالا دیگر برایش مهم نبود که چقدر میتواند جلوی حنانه خرد شده باشد. انگشتهای حنانه را حس کرد که رفتند لای موهایش. ــ همهی ما یه دلیل گندهی غمانگیز داریم که جمع شدیم اینجا.»
لینک خرید کتاب: آنها که نیستند