«یادگاری ها با درخت بزرگ میشوند» عنوان مجموعه شعر سپیدی ست از مهدی نظارتی زاده که این مجموعه شعر در سال 1394 در 88 صفحه از سوی نشر نیماژ روانه بازار کتاب شده است.
نظارتی زاده از شاعران جوان و پیشرو در عرصه شعر سپید اصفهان است که با انتشار این اثر که هم اکنون در چاپ دوم است نوید هوایی تازه در فضای شعر امروز اصفهان را می دهد. شعــــر نظارتی زاده هم سخــت است هم آســـان، هــم میتوان با درکی سطحی از آن عبور کرد و هم مجال تفکر و کشف لایه های معنایی بیشتر را برای مخاطب باز می گذارد:
غمگین ترین جای مجسمه
لبخندی ست
که با چاقو تراشیده اند
در کتاب یادگاری ها با درخت بزرگ میشوند، تمــرکـــز بالای شاعـــر در تصـویـر پـــردازی های معناگرا در بطن روایتهای مختلف را می توان دید و زاویه نگاه او به هر یک از این تصاویر که از جهان آشنای پیرامون ما می آیند، فرصتی برای کشف برداشتهای تازه و خلق جهانی شاعرانه در همراهی ما با کلام شاعر ایجاد می کند.
مرگ
زنگ خانه ام را می زند و فرار می کند
من که تنها ساکن این شهرم
یقه چه کسی را بگیرم
که خودم نباشد
شعرهای این مجموعه را می توان روایتهایی اول شخص از تنهایی دانست.اغلب شعــــــرها از منی رنجیــــده و بریـــــده سخــــن میگوینــــد که در هــر شعــــر در اضطــراب موقعیتـــی متفاوت با او برخورد میکنیم، در خانه در شهر حتی در جنگ. پرداخت های محیطی و نشانه شناسی عناصر اصلی تشکیل دهنده رگه های شاعرانه مهدی نظارتی زاده در این کتاب، ناخودآگاه خواننده را به سوی برداشت های بالاتر و عمیق تری از متن راهی می کند، تا آنجا که من انفرادی شاعر تنی میشود از میلیون ها تن، صدایی می شود که تنها از خود نمی گوید بلکه دهان گویای جامعه است در هزاره تنهایی:
سربازی را
که روی مین برود
دیگر نمی توان سرهم نوشت
در مجموعه یادگاری ها با درخت بزرگ می شوند، شعرها در انتزاع رمانتیک فضا و زمان رخ نمیدهند بلکه به زیست امروزی ما مقیدند. اگر که شاعر از عشق بنویسد تنها با تخیلی شاعرانه روبه رو نیستیم بلکه موضوع را در خلال رابطه ای دو سویه با اشیا و محیط پیرامونش پرورش می دهد، به این نحو شاهد شکلگیری فضایی استعاری هستیم که در آن هر جز شکل دهنده تصاویر روایت می تواند به مثابه خود و یا در برداشتی بالاتر از آن عمل کند. شعـــر زیستمند نظارتیزاده چه در فــــــــرم های کوتاه چه بلنـــدی که خــــود را در آن عرضه می کند خوانـــــدنی اســت، مستقل است و به تکرار تشبیه ها و فضاهای آشنایی که در سنـت کلاسیک شعـــر میشنـاسیــم نمیپردازد، بلکه قدم در مسیــر کشف ارتباطهای تازه و ساخت فضاهای نوینی برمیدارد که اصالت قلم شاعر را اثبات می کند. وسواس شاعر در انتخاب دقیق تصاویر شکل دهنده روایت همچنین توجه او به کاربرد زبــان در سـاخت شعر، او را موفق به دستیــابی به زبــان شعــری شخصی شاخصی کرده است.
شعری از این مجموعه را با هم می خوانیم:
زیبایی زنی هستم
سال ها پس از مرگ
که عکس هایش خاک می خورندو
پیرتر می زند
آنقدر به بودنم مشکوکم
که مادرم قسم می خورد
مرا سقط کرده است
آقای قاضی!
من گناهان زیادی دارم
یکبار جیب خودم را زدم
در آن چاقوی آشپزخانه ای بود
که هر روز تیزتر می شود
_همان که از سینه ام درآوردند_
خودم را کشتم و انداختم گردن کسی
که در عکس های مان
حاضر بود, غایب باشد
آنقدر روی این تخت خوابیده ام
دهانم بوی جنازه بگیرد
اعتراف می کنم
به قتل خودم
من
شکل زنی ست
که به زیبایی اش
اسید پاشیده
شما می توانید این مجموعه شعر سپید را از ویترین آنلاین نبض هنر تهیه نمایید
یادگاری ها با درخت بزرگ میشوند
منتشر شده در ۱۳۹۷/۱۱/۸