«سیده محدثه حسینی» از بانوان جوان و خوش ذوق و قریحه ایرانی است که پیش از این مجموعه شعرهایی با عنوان‌های «ریل‌های کاغذی» و «بن‌بست یعنی آسمان» را در کارنامه خود به ثبت رسانده است.  
او به‌تازگی مجموعه اشعار خود را در قالب غزل با نام «مثل چای صبحانه» به همت نشر «آثار برتر» روانه بازار کتاب کرده است. 
این مجموعه که شامل 87 صفحه و مشتمل بر 42 غزل از این شاعر جوان است، موضوعاتی از قبیل دغدغه‌های اجتماعی، عاشقانه و اعتقادی را در بر میگیرد. این اثر در روزهای پاندمی ویروس کرونا از طریق این انتشارات و به همت سایت فروش آنلاین نبض هنر به فروش رسید تا بدون هیچگونه محدودیتی بتواند در اختیاران دوستداران این اثر قرار بگیرد. 
حسینی که دنیای امروز شعر فارسی را دنیایی بحران زده و آشفته می‌داند، معتقد است این آشوب و بحران، خلائی است که می‌توان آن را به عنوان فرصتی برای تحول تلقی کرد. او معتقد است زندگی در یک دنیای آشفته و به‌هم‌ریخته در وجوه تمامی عرصه‌ها و هنرها رسوخ یافته، و این تقاضایی است برای یافتن مسیر درست؛ چه بسا که این اثر نویسنده بتواند قدمی برای یافتن مسیر صحیح و بازگرداندن شعر معاصر به دوران اوج خود باشد. 
مطالعه این اثر را به دوستداران شعر معاصر فارسی پیشنهاد می‌کنیم. 
برای تهیه این اثر می‌توانید به ویترین آنلاین نبض هنر مراجعه نمایید. 
با هم غزلی از این مجموعه را مرور می‌کنیم: 

خوب است یا بد حس این گل ها، نمی دانم 
من بیشتر در فکر حال و روز گلدانم 
من بیشتر می ترسم از آنها که می آیند 
از لحظه ی آغاز هم در فکر پایانم 
او که نمی خواهد بماند دل نمی بندد 
من جای هر کس که دلی بسته پشیمانم 
وقتی که لرزیده است سقف خانه های شهر 
اندازه ی باران که می بارد پریشانم 
پاییز ایمان دارد آن برگی که افتاده است 
یک روز برمی گردد اما من هراسانم 
مانند یک گلدان خالی هستم و هر گل 
با رفتنش قلب مرا کنده است از جانم 
گلها جنون عشق را هرگز نفهمیدند 
مرگ است درمانش ببین! سخت است درمانم! 
هرگز برایت گل نیاوردم بدانی که 
من معنی دلبستگی را خوب می دانم