مجموعه شعر «نقشهی فرار» اثر محمد عسکری ساج در 64 صفحه از سوی انتشارات فصل پنجم در سال 1396 به چاپ رسیده است.
«شاید روزی
بیآنکه نامت را بدانم
باهم از خیابانی گذشتهایم
و بیآنکه بدانیم
سایههایمان
همدیگر را در آغوش کشیده باشند»
محمد عسکری ساج در مجموعه شعر «نقشهی فرار» به شعرهای اجتماعی و گاه عاشقانه خود پرداخته است. این شاعر کرمانشاهی در اشعارش مخاطب را به دنیایی جدید میبرد و ناگهان مخاطب را در دنیای خودش رها میکند.
مخاطب در این کتاب با 28 شعر روبهرو است که «بنبست»، «زندان ـ دریا»، «سایه»، «وزیدن»، «خالی»، «آینده»، «آلزایمر»، «دهان ابر»، «رنج»، «گمنام»، «اعتراف»، «بالا»، «شمردن تنهایی»، «تماس»، «ابعاد گرفتار»، «مسافرخانه»، «پرندهی آبی»، «ادامه»، «سنگ»، «پرنده باز»، «اجتماع»، «سوال»، «بزرگ»، «دایره»، «انبار کاه» و «دست» نام برخی از این شعرهاست.
شعری از این مجموعه را با هم می خوانیم:
من اما گوزنی هستم
که پوستم را پوشیده ام
پوستم پیراهن من است
پوستم
زنی زیبا را گرم نگه می دارد
مردی تنها را گرم می کند
آن قدر گرم
که به کافه می روند
قهوه می نوشند
گرم حرف می شوند
آن قدر گرم
که به خانه می روند
زن پالتوی پوستش را بیرون می آورد
مرد کت چرمش را
رها می کند در گوشه ی اتاق
پوستم
با پوستم همه چیز را می بینم...
این کتاب را از ویترین آنلاین نبض هنر تهیه کنید.
معرفی مجموعه شعر سپید «نقشه فرار»
منتشر شده در ۱۳۹۷/۹/۱۳