«سایهی باد» رمانی به قلم کارلوس روئیت ثافون است که افراد ماجراجو به آن علاقه بسیاری دارند. این کتاب را علی صنعوی ترجمه کرده و نشر نیماژ چاپ و منتشر کرده است.
این کتاب اولین حلد از سهگانهی «مه» است که کارلوس روئیت ثافون را به نویسندهای جهانی تبدیل کرد و از آن پس آثارش به بیش از پنجاه زبان ترجمه شد. در داستان «سایهی باد» مردی بهطور مخفیانه پسر خود را به گورستان اسرارآمیز و قدیمی کتابهای فراموش شده در شهر بارسلونا میبرد. دانیل که فقط اجازه داشت یک کتاب برای خود انتخاب کند، کتاب «سایهی باد» اثر خولین کاراکس را انتخاب میکند. بعد از تولد شانزده سالگی او فردی مرموز برای به دست آوردن کتاب کاراکس تهدیدش میکند و افراد ناشناس دیگری نیز به دلایل نامعلوم سعی در دست یافتن به کتاب او را دارند. به این ترتیب ماجرایی لایه لایه و پر رمز و راز و آمیخته با عشق، انتقام و وحشت شکل میگیرد. در این داستان گابریل گارسیا مارکز، امبرتو اکو و خورخه لوئیس بورخس با یکدیگر برخورد میکنند.
کارلوس روئیت ثافون اولین رمانش را در چهارده سالگی نوشت و از نوزده سالگی به یک نویسندهی حرفهای بدل شد. از این نویسنده داستانهای دیگری چون «بازی فرشته» و «مارینا» هم ترجمه شده است. داستان جذاب «سایهی باد» با ترجمه روان علی صنعوی اثری است قابل تامل. بخشی از این داستان را باهم میخوانیم:
«هیچکس دربارهی زنها چیز زیادی نمیدونه، حتی خودشون. بهنظر من فروید هم نمیتونه ادعا کنه که دربارهی زنها زیاد میدونه. با این حال میشه اونها را به چیزی مثل الکتریسیته تشبیه کرد. فقط کافیه این جریان به نوک انگشتانت برسه تا تمام وجودت به لرزه دربیاد.»
لینک خرید کتاب: سایهی باد