«آدمکش کور» کتابی جذاب از «مارگارت آتوود» نویسنده، منتقد ادبی و فعال سیاسی سرشناس کانادایی است که توانست به بهانهی نوشتن این کتاب، جایزه معتبر من بوکر را به خود اختصاص دهد.
برخلاف آنچه که از عنوان کتاب به نظر میرسد، محتوای داستان یک ماجرای جنایی و یا پلیسی نیست. داستان روایتگر زندگی دو خواهر است که آغازگر داستان، مرگ یکی از این دو خواهر به نام «لارا» در طی یک حادثه است. حادثهای که در روند داستان مشخص میشود صرفا یک حادثهی رانندگی نبوده است...
راوی داستان- آیریس- در طی روایت ماجرای زندگی خود و خواهرش، به کتابی به نام «آدمکش کور» اشاره میکند که خواهرش پیش از مرگ خود مشغول به نوشتن آن بوده است. در طی روایت این داستان نیز، حقایق بیشتری درباره زندگی این دوخواهر فاش میشود...
ویژگی اصلی این کتاب، شروع کردن آن از بیان کلیات است که کمکم با پیش بردن داستان و ورود آن به جزئیات، به تدریج بیشتر و بیشتر خواننده را درگیر خود میکند. خواننده پس از شروع روایت زندگی دوخواهر و همچنین کتابی که پیش از مرگ لارا نوشته شده، به ناگاه خود را وسط داستانی میبیند که برای کشف حقیقت میان این دوخواهر لحظهشماری کرده و او را تا پایان کتاب با خود همراه میسازد.
تجربهی این کتاب بسیار با ارزش و خواندنی را به دوستداران داستانهای خارجی پیشنهاد میکنیم. گفتنی است این کتاب با ترجمهی بسیار روان «سید حبیب گوهریراد» و به همت نشر «جمهوری» به چاپ رسیده است.
برای تهیه آسانتر این اثر میتوانید به ویترین آنلاین نبض هنر مراجعه نمایید.
بریدهای از این داستان را با هم میخوانیم:دیروز آنقدر خستهتر بودم که تمام مدت روی کاناپه دراز کشیدم و هیچ کاری نکردم. بنا به عادت گفتوگوی روز تلویزیون را تماشا میکردم، که در آن اطلاعاتی را بدون ملاحظه آشکار میکردند. آشکار کردن بدون ملاحظه اطلاعات مد شده است: مردم اطلاعاتی درباره خود و دیگران آشکار میکنند. این کار را از فرط نگرانی و گناه، و به خاطر خوشآمد خودشان میکنند، ولی بیشتر به این دلیل که میخواهند خودشان را نشان دهند، و آدمهای دیگر هم میخواهند تماشایشان کنند. من خود را از آن ها مستثنی نمیکنم: من هم از تماشای این گناهان کوچک زشت، این نابسامانیهای کثیف خانوادگی، و این ضربههای روحی لذت میبرم...
آدمکش کور کتابی جذاب از مارگارت آتوود
منتشر شده در ۱۳۹۹/۸/۱۹