عاشقانه
عاشقانه

عاشقانه

نشر نگاه
قیمت: ۲,۸۵۰,۰۰۰ ریال

مؤلف: هنری گرین

مترجم: گیتا گرکانی

بخشی از متن کتاب:
«آقای رنس ادامه داد: «قبل از آنکه چشمشان به‏ تو بیفتد، بردارش.» بعد پرسید: «‏و این چیست؟ تخم پرنده؟ برای چه؟» برت از زیر تنگ سرک کشید و با حالت پسربچه‌‏ای به دختر لبخند زد. دختر بی‏‌آنکه حالت چهره‏‌اش عوض شود، ناگهان سرخ شد. موجی آرام‌آرام چشم‌‏های تیره‏‌اش را پوشاند و آن‌ها را تراش‏دار کرد. «شما به کسی نمی‏گویید.» دختر التماس کرد و چارلی می‏خواست بگوید بستگی دارد که زنگی به صدا درآمد. صفحۀ زنگ‏ها تکانی خورد. رنس گفت: «اوه، باشد.» و بیرون آمد تا ببیند کدام اتاق زنگ زده. برت با کمرویی دنبالش کرد.
چارلی دو لیوان مرطوب را در یک ظرف چوبی توی سینک گذاشت، تنگ را در کشوی انباری پنهان کرد. پیرمرد با صدای ضعیفی گفت: «اِلن.» با شنیدن صدا چشم‏‌های ادیت دوباره به طرف اتاق سرپیشخدمت برگشت. رنس به برت گفت: «حالا پسر ازت انتظار دارم حواست باشد خانم ولچ از آشپزخانه‌اش بیرون نیاید و ویسکی را تمام نکند.» او نخندید. پسرک و دخترک هر دو حتماً حواسشان به حرف‏های آقای اِلدون بود. زنگ برای بار دوم به صدا درآمد. رنس گفت: «بسیار خب، دارم می‏‌آیم. و آن دستکش را به من پس بده.» او ادامه داد: «باید آن را توی یک سینی بگذارم تا یک وقتی ببرم داخل.»
دختر جواب داد: «بله آقای رنس.»
رنس همان‌طور که کتش را می‏پوشید، نیشخند زد و گفت: «حالا آقا شدم.» وقتی رنس رفت، دختر به طرف برت برگشت. با او گستاخ بود. دختر فقط سه ماه از برت بزرگ‌تر بود، بااین‌حال طوری با او حرف می‏زد که انگار خاله‏‌اش است.»

مولفین و انتشارات
تمامی نتایج پروفایل‌ها
رویدادها
تمامی نتایج رویدادها
در ویترین
تمامی نتایج ویترین