مؤلف: مهری پاشافامیان
ابلهانه بود بیندیشد مکانها، فرار انسان از دغدغههایشان است. فرار از خود، وجود نداشت. او بارها و بارها متوجه شده بود که هرگز انسان از رازهای تلمبارشدهی درون ذهن و قلبش در امان نخواهد ماند. حتی در بهترین مکان و زمان رازهای کمینکرده از پشت تصویری رخ برمیتابانند و با همهی وجود میگویند که هیچ فراموشیای در کار نیست و تنها برای ریختن آبرو دستوپا میزنند.