بانو با سگ ملوس و چند داستان دیگر
بانو با سگ ملوس و چند داستان دیگر

بانو با سگ ملوس و چند داستان دیگر

نشر نگاه
قیمت: ۳,۵۵۰,۰۰۰ ریال

مؤلف: آنتوان چخوف ، آنتوان چخوف

مترجم: عبدالحسین نوشین ، عبدالحسین نوشین

بخشی از متن کتاب:
«می‌گفتند که در کنار دریا قیافۀ تازه‏‌اى پیدا شده: بانو با سگ ملوسش. دمیترى دمیتریچ گوروف هم که دو هفته بود در یالتا می‌گذراند و دیگر به آنجا عادت کرده بود، در جست‌‏وجوى اشخاص و قیافه‌‏هاى تازه بود. روزى در پلاژ ورن نشسته بود و دید زن جوانى، میانه‏‌بالا، موبور، بره‏‌به‌‏سر، از خیابان کنار دریا می‌‏گذشت و سگ سفید ملوسى به دنبالش می‌دوید.
بعد، روزى چند بار در باغ شهر و گردشگاه با او برخورد می‌کرد. زن جوان همیشه تنها گردش می‌کرد و همان کلاه به سرش بود و سگش هم به دنبالش. هیچ‏کس او را نمی‌شناخت و همه این عنوان را رویش گذاشته بودند: بانو با سگ ملوس.
گوروف در این اندیشه بود که اگر شوهرش با او نیست و در اینجا دوست و آشنایى هم ندارد، خوب است با او آشنا بشوم.
گوروف هنوز پا به چهل سال نگذاشته بود، ولى یک دختر دوازده‏‌ساله داشت و دو پسر که در دبیرستان تحصیل می‌کردند. خیلى زود، یعنى هنگامى که هنوز دانشجوى سال دوم دانشکده بود، به او زن دادند و زنش دیگر خیلى مسن‏‌تر از او به نظر می‌آمد. زنى بلندبالا، با ابروان مشکى، سربه‏‌بالا راه می‌رفت و خودپسند و متکبر بود و بنا به ادعاى خودش اندیشمند. زیاد کتاب می‌خواند، در نامه‌‏هایش حرف w را به کار نمی‌برد، شوهرش را به‏ جاى دمیترى، دیمیترى صدا می‌زد. اما شوهرش او را سبک‌سر و محدود و دور از زیبایى و ظرافت می‌‏دانست، از او می‌ترسید و دوست نداشت که زیاد در خانه با او بگذراند. از خیلى پیش بناى بی‌وفایى با او را گذاشت، غالباً به او خیانت می‌کرد و شاید به همین جهت تقریباً هیچ‏وقت نظر خوشى نسبت به زن‏‌ها نداشت و هر وقت در حضور او صحبت از زن‏‌ها پیش می‌آمد، آنها را چنین می‌نامید: «نژاد پست!»...»

مولفین و انتشارات
تمامی نتایج پروفایل‌ها
رویدادها
تمامی نتایج رویدادها
در ویترین
تمامی نتایج ویترین