بر باد رفته
بر باد رفته

بر باد رفته

نشر نگاه
قیمت: ۱۴,۲۵۰,۰۰۰ ریال

مؤلف: مارگارت میچل

مترجم: حسن شهباز

بخشی از متن کتاب:
«اسکارلت از بی‌حوصلگی خمیازه‌ای کشید و سخنش را برید: «اگر یک بار دیگر صحبت از جنگ و این حرف‌ها را به میان بکشی، به اتاقم برمی‌گردم و در را به روی خودم می‌بندم. در همۀ عمرم از هیچ کلمه‏ای به اندازۀ کلمۀ «جنگ» خسته نشده‌ام و بدبختی اینجاست که به هیچ نحوی هم نمی‏توانم از دست آن فرار کنم. بابا صبح و ظهر و شب حرف از جنگ می‏زند. هر مردی هم که به دیدنش می‏آید داستان دژ سومتر و حقوق ایالتی و نظریات آبراهام لینکلن را به میان می‏کشد و آن‌قدر پرچانگی می‏کند که من می‏خواهم از عصبانیت بر سرش نعره بزنم… حالا بزرگ‌ها هیچ، جوان‌ها و بچه‏ها هم غیر از اینها مطالبی ندارند که بگویند. فقط موضوع جنگ و سرباز! امسال بهار کمتر ضیافتی بود که به‌خاطر این هیولای جنگ به اشخاص خوش بگذرد. هرجا هر خبری بود، داستان جنگ آن را تحت‌الشعاع قرار داد. خوشحالم که لااقل موضوع جدا شدن جورجیا بعد از عید میلاد مسیح عملی شد، وگرنه همۀ تفریح جشن سال نو را هم خراب کرده بود… به هرحال بدانید که اگر یک بار دیگر حرف از جنگ بزنید، بدون رودربایستی از پیش شما خواهم رفت!»
اسکارلت آنچه می‏گفت از ته دل می‏گفت. جنگ برای او موضوع رنج‌آور و غیرقابل تحملی شده بود. دیگر به‌هیچ‌وجه یارای شنیدن آن را نداشت؛ مع‌هذا این حرف را طوری بیان کرد که دو برادر بدشان نیاید. روی لبانش تبسم دیده می‏شد. مژگان سیاه و بلندش را به‌سرعت حرکت بال‌های پروانه‏ای سبکبال تکان می‏داد و تعمداً کاری می‏کرد تا چاه زنخدانش بیشتر نمودار شود.
هر دو برادر مسحور و دلباختۀ او بودند، همان‌طور که خود اسکارلت دلش می‏خواست و چون دیدند که صحبتشان باعث تکدر و خستگی خاطر اوست، بی‌درنگ از او عذر خواستند. هر دو به او حق می‌دادند که از این موضوع بدش بیاید. جنگ مطلبی نبود که زن‌ها خوششان بیاید و طبعاً تنفر او را نسبت به این موضوع یک امر طبیعی می‏شمردند.»

مولفین و انتشارات
تمامی نتایج پروفایل‌ها
رویدادها
تمامی نتایج رویدادها
در ویترین
تمامی نتایج ویترین