بابک خرمدین
بابک خرمدین

بابک خرمدین

نشر نگاه
قیمت: ۲,۱۵۰,۰۰۰ ریال

مؤلف: جلال برگشاد

مترجم: رحیم رئیس‌نیا . رضا انزابی‌نژاد

در ابتدای کتاب می‌خوانیم:
«نوشته‌اند قلمرو عباسى چنان وسعتى داشت كه وقتى آفتاب در كرانه غربى آن غروب مى‌كرد. در كرانه شرقيش سپيده مى‌دميد. در اين پهنه پهناور ملت‌هاى گوناگون و بى‌شمارى زندگى مى‌كردند كه غالبآ از ستم و تبعيض دستگاه خلافت عباسى به ستوه آمده بودند و هر فرصتى را كه تحول شرايط فراهم مى‌آورد، غنيمت مى‌شمردند و براى تحقق آرمان‌هاى آزاديخواهانه و استقلال‌طلبانه قيام مى‌كردند.
هرچند اين قيام‌ها ابعادى گونه‌گون، كيفيت‌هايى دگرسان، هدف‌هايى ناهمگون داشت و زير پوشش‌هاى متفاوت عقيدتى و فكرى و قومى بود، اما هرگز از استمرار و دوام آنها كاسته نمى‌شد و همواره آرامش دستگاه خلافت را برهم مى‌زد خواب خليفه بغداد را برمى‌آشفت. در اين ميان، طبعآ چنين نبود كه تمام اين جنبش‌ها به پيروزى بينجامد، بسا اتفاق مى‌افتاد كه قيام در خون برپادارندگان خود غرق مى‌شد و به شكست مى‌انجاميد. البته گاه نيز پيروزى‌هاى نسبى، محدود، موقت و يا حتى پر دوام و ديرنده به دست مى‌آمد.
از جمله اين عصيان‌ها، و به شهادت تاريخ پردامنه‌ترين آنها، براى خلافت، كه بيش از هر عارضه و قيام ديگر مايه دل‌مشغولى بغداد و سامره را فراهم آورد، قيام ريشه‌دار خرميان آذربايجان بود كه تنها از آن روز كه پرچم نهضت به دست بابك سپرده شد بيست و دو سال طول كشيد؛ بيست و دو سال ايستادن در برابر سيل‌هاى ويرانگر، بيست و دو سال نبرد با نيروهاى هارون و مأمون و معتصم، عمق قيام و ايمان و اراده استوار مردم را مى‌رساند.
مى‌دانيم كه دستگاه خلافت، خود آكنده از تعارض و دستخوش كشمكش‌هاى آشكار وتوطئه‌هاى نهان بود. مشخص‌ترين تظاهر اين كشمكش‌ها، در دسته‌بندى‌هاى اشراف عرب و ايرانى نمود پيدا مى‌كرد؛ حادثه كشتار برمكيان و مسأله جانشينى هارون از پى‌آمدهاى بارز اين مخاصمات بوده است. اشراف ايرانى كه همواره خواب احياى شكوه دربار و نظام بهره‌كشى ساسانى را مى‌ديدند، مأمون را كه از مادرى ايرانى زاده شده بود چندان تقويت كردند كه سر امين، برادر صلبى خود را به دست يك سردار نژاده ايرانى از تن جدا كرد و خود بر اريكه خلافت نشست. گروه‌هاى ديگرى از همين اشراف، بنا به خواسته‌هاى برترى‌جويانه خود، امثال مازيار و افشين را به سرپيچى از فرامين خليفه تحريك و تشويق مى‌كردند تا از اوضاع آشفته بهره‌مند شوند و از آب گل‌آلود ماهى بگيرند. باوجود اين هيچ‌كدام از اين دسته‌بندى‌هاى اشرافى اعم از عرب و ايرانى، و وابسته به خلافت يا مخالف آن، به جنبشى كه در آذربايجان پا گرفته بود نه‌تنها روى خوش نشان نمى‌دادند بلكه براى سركوبى آن مستقيم و غيرمستقيم با عباسيان همدستى و هم‌داستانى مى‌كردند. و اگر كسانى مانند «سهل‌بن سنباط» به ناگزير و ظاهرآ از آن هوادارى مى‌كرد، خنجر خيانت را در زير دامن مخفى نگاه مى‌داشت تا در فرصتى مناسب بر پيكرش فرو كند.»

مولفین و انتشارات
تمامی نتایج پروفایل‌ها
رویدادها
تمامی نتایج رویدادها
در ویترین
تمامی نتایج ویترین