مؤلف: زینب عبدی
میدانی از چه میگویم؟
از تو
دردهایَت همه چند؟
من همان خریدارِ آشفتگیهایت هستم
مشقتهایت این روزها طعمِ کمآوردن میدهند
و من میدانم چه شکیبانه هر روز
با چای بدون قندت دِق میخوری
و ایستادهای
تماشا میکنی هیجانِ جوانیات را
و برای اینکه آسمان را نبینی
سقفی کرایه کردهای به قیمتِ تمامِ رویاهایت...