مؤلف: پونه تبیانی
انگار از هر لباسش فقط یک دست توی دنیا بود، لباس هایی که انگار فقط برای او دوخته شده بودند. گاهی وقتی نبود آن ها را می پوشیدم و توی آینه با جانانم حرف می زدم.