مؤلف: اسماعیل زرعی
داستان «رویای برزخی» به شیوه «جریان سیال ذهن» نوشته شده است. روایتگر زندگی مردی باربر است که خلا عاطفی زندگی و خستگیهای روحی خودش را با پرداختن به کار کوزهگری برطرف میکند. او، همسری دارد که مدام شوهرش را تحقیر میکند و اغلب جنبههای منفی زندگی او را به رخش میکشد. سرکوفتها و تحقیرهای پیدرپی درواقع تضادهایی است که علاوه بر شکل بیرونی، در درون مرد باربر نیز وجود دارد. استمرار این وضعیت اورا از همسرش متنفر میکند و در عالم خیال دل به زنی سیاه چشم میبندد. روزی، در لحظاتی بحرانی سیاهچشم جان میگیرد، جسمیت مییابد و قدم به زندگی مرد میگذارد. حضور او موجب افزایش جدالها و کشمکشها و وقوع حوادثی شگفت و دور از ذهن میشود.