مؤلف: ادهم العبودی
مترجم: غسان حمدان
باب العبد یا دروازۀ عبد، رمانی از نویسنده معاصر مصر، ادهم العبودی است که به ترجمه غسان حمدان و به همت نشر ایجاز منتشر شده است. ادهم العبودی از نویسندگان زندهٔ ادبیات عرب است که منتقدان او را جزو ده نویسندۀ مهم جهان عرب معرفی میکنند. در سال ۲۰۱۲ این رمان برنده جایزه ادبی شارجه شد.
این رمان ۱۶۰ صفحه دارد و شرح حال کودکی، نوجوانی و به ثروت رسیدن کاراکتر داستان و نافرجامی او در رسیدن به خوشبختی است. رمان باب العبد دربارۀ بافت اجتماعی و سرگذشت مردم در شهر الاقصر در جنوب مصر است. با اینکه معمولاً در اغلب کشورهای جهان سوم، جنوبْ منطقهٔ عقبمانده و فقیرنشینی است، اما شهر الاقصر به خاطر داشتن اماکن باستانی، به ویژه چند معبد فرعونی، محل تردد جهانگردان خارجی است. تماس جوانان بیکار با بیگانگان و تن دادن به هر کاری برای امرار معاش، تم اصلی این رمان است. بخشی از این رمان را با هم میخوانیم:
«اکنون من درست در محل حمام کردن جنها ایستادهام؛ حتی اگر ظاهر شوند، از آنها ترسی ندارم. چرا؟ چون مطمئنم ظاهر نمیشوند؟ یا چون حس کنجکاوی سراپای وجودم را فرا گرفته و بر غریزهی ترس و هراسم غلبه کرده است؟ به خدا قسم اگر راویان راست میگفتند، جنها منتظر نمیماندند و نه جنهای عالم و نه غول سیاه لحظهای درنگ نمیکردند و همهشان اکنون به من حملهور میشدند و تکه تکهام میکردند. دارم فحشتان میدهم: لعنت به همهی شما، شماها واقعیت ندارید و حرفی بیش نیستید؛ خیال و افسانه ای که هیچ سند و مدرکی برایش نیست. آنچه بر مادرم گذشت تنها در اثر یک بیماری بود و خدا شفایش داد، ولی من در این لحظه همهی شما را به مبارزه دعوت میکنم. اگر راست میگویید قویترین جنتان را بفرستید. شماها که هستید؟ مشتی دروغ که عدهای دیوانه روایتشان کردهاند... . اکنون من در محل حمام کردن شماها هستم و خاطرات گذشته در ذهنم باشتاب میگذرند... »